[ویکی نور] المقصد الثالث؛ فی الخلل الواقع فی الصلوة نسخه خطی بخشی از یک کتاب (ظاهراً کتاب الصلوة) با موضوع فقه (مشخصاً بحث نماز و شکیات آن) است که به قلم آیتالله علی ایروانی و به زبان عربی نوشته شده است. نویسنده در این اثر به بیان، شرح و توضیحِ خلل (اشکالات) واقع در نماز پرداخته است.
این اثر خطی، بخشی است از یک کتاب دیگر (ظاهراً کتاب اصلی کتاب الصلوة باشد که در بخشی از آن خلل واقع در نماز توضیح داده شده است.) و دارای فهرست و منابع و... نیست.
نویسنده منظور از خلل واقع در نماز را اینگونه بیان میکند: «و المراد من الخلل فی المقام هو النقص و هو تارة یکون فی المأمور به الشرعی بترک شیء مما أخذ فیه وجودیاَ کان أو عدمیاَ و أخری فی المأمور به العقلی بالإخلال بالیقین و الإتیان بما یشک فی اندراجه فی المأمور به...»؛ منظور از خلل در این بحث، نقص است. این نقص، گاهی در مأمور به شرعی پیش میآید یعنی مکلف یک امر وجودی یا عدمی را که در مأمور به دخالت دارد، ترک میکند. گاهی هم نقص، در مأمور به عقلی است مثل اخلال در یقین به فراغ از عبادت و انجام دادن امری که در اندراج آن تحت مأمور به شک داریم. صفحه 15 کتاب به بعد درباره رفتن به سجده قبل از انجام رکوع صحبت میکند. نویسنده در صفحه 71 با ذکر دو روایت از حفص بختری و ابراهیم بن هاشم، به بحث از سهو امام و مأموم میپردازد. او بحث از سهو را در سه جنبه، خود سهو و ماده آن و هیئتش مطرح میکند.
وی پس از مباحث شک یا سهو امام و مأموم، به توضیح مسائل کثیرالشک میپردازد و چنین بیان میدارد: «النصوص و الفتاوی متطابقة علی عدم العبرة بشک کثیر الشک ففی الصحیح عن أبی جعفر(ع) اذا کثر علیک السهو فامض فی صلوتک فانه یوشک أن یدعک انما هو من الشیطان» یعنی: نصوص و فتاوای علما در حکم عدم اعتبار شک شخص کثیر الشک همسانند. در روایتی از امام باقر(ع) آمده: هنگامیکه سهو در نمازت زیاد شد نمازت را ادامه بده زیرا ممکن است این امر از طرف شیطان باشد. ادامه مباحث کتاب درباره مباحث ادا و قضاء و... است. نویسنده دراینباره مینویسد: «هل الأصل و قضیة القواعد الأولیة فی الفوائت، هو وجوب القضاء حتی یقوم دلیل علی العدم و بالعکس...» یعنی: آیا مقتضای اصول و قواعد اولیه این است که قضای عبادت فائته، واجب است تا زمانی که دلیل برخلاف این اصول و قواعد بیاید یا قضیه برعکس است؛ یعنی فینفسه قضا واجب نیست تا زمانی که دلیلی بر وجوب قضا بیابیم؟
تاریخ کتابت این اثر در ابتدای کتاب 21 صفر 1350 ذکر شده است ولی نویسنده در انتهای آن چنین نوشته: «قد وقع الفراغ بتوفیق الملک العلام فی لیلة الاحد ثلاث خلون من ذیالحجة الحرام سنه 1350» فراغت از این کتاب با یاری پادشاه دانا (خداوند) در شب یکشنبه سه روز گذشته از ذیحجهالحرام (سوم ذیحجه) سال 1350 صورت پذیرفت. این کتاب خطی، صفحهبندی ندارد و در پایین صفحات فرد آن بهجای عدد، اولین کلمه صفحه زوج بعدی نوشته شده است. برخی عبارات کتاب، خطخوردگی دارد و در برخی موارد هم بالای خطخوردگی اصلاحیه نویسنده آمده است؛ مثلاً صفحه 11 کتاب که در یک مورد کلمه «ذلک» خط خورده و بالای آن «هذا» نوشته شده. گاهی علاوه بر متن، در حواشیِ صفحات، هم شاهد عباراتی هستیم. نویسنده ابتدای هر مبحثی را با بسمالله الرحمن الرحیم آغاز کرده است.
این اثر خطی، بخشی است از یک کتاب دیگر (ظاهراً کتاب اصلی کتاب الصلوة باشد که در بخشی از آن خلل واقع در نماز توضیح داده شده است.) و دارای فهرست و منابع و... نیست.
نویسنده منظور از خلل واقع در نماز را اینگونه بیان میکند: «و المراد من الخلل فی المقام هو النقص و هو تارة یکون فی المأمور به الشرعی بترک شیء مما أخذ فیه وجودیاَ کان أو عدمیاَ و أخری فی المأمور به العقلی بالإخلال بالیقین و الإتیان بما یشک فی اندراجه فی المأمور به...»؛ منظور از خلل در این بحث، نقص است. این نقص، گاهی در مأمور به شرعی پیش میآید یعنی مکلف یک امر وجودی یا عدمی را که در مأمور به دخالت دارد، ترک میکند. گاهی هم نقص، در مأمور به عقلی است مثل اخلال در یقین به فراغ از عبادت و انجام دادن امری که در اندراج آن تحت مأمور به شک داریم. صفحه 15 کتاب به بعد درباره رفتن به سجده قبل از انجام رکوع صحبت میکند. نویسنده در صفحه 71 با ذکر دو روایت از حفص بختری و ابراهیم بن هاشم، به بحث از سهو امام و مأموم میپردازد. او بحث از سهو را در سه جنبه، خود سهو و ماده آن و هیئتش مطرح میکند.
وی پس از مباحث شک یا سهو امام و مأموم، به توضیح مسائل کثیرالشک میپردازد و چنین بیان میدارد: «النصوص و الفتاوی متطابقة علی عدم العبرة بشک کثیر الشک ففی الصحیح عن أبی جعفر(ع) اذا کثر علیک السهو فامض فی صلوتک فانه یوشک أن یدعک انما هو من الشیطان» یعنی: نصوص و فتاوای علما در حکم عدم اعتبار شک شخص کثیر الشک همسانند. در روایتی از امام باقر(ع) آمده: هنگامیکه سهو در نمازت زیاد شد نمازت را ادامه بده زیرا ممکن است این امر از طرف شیطان باشد. ادامه مباحث کتاب درباره مباحث ادا و قضاء و... است. نویسنده دراینباره مینویسد: «هل الأصل و قضیة القواعد الأولیة فی الفوائت، هو وجوب القضاء حتی یقوم دلیل علی العدم و بالعکس...» یعنی: آیا مقتضای اصول و قواعد اولیه این است که قضای عبادت فائته، واجب است تا زمانی که دلیل برخلاف این اصول و قواعد بیاید یا قضیه برعکس است؛ یعنی فینفسه قضا واجب نیست تا زمانی که دلیلی بر وجوب قضا بیابیم؟
تاریخ کتابت این اثر در ابتدای کتاب 21 صفر 1350 ذکر شده است ولی نویسنده در انتهای آن چنین نوشته: «قد وقع الفراغ بتوفیق الملک العلام فی لیلة الاحد ثلاث خلون من ذیالحجة الحرام سنه 1350» فراغت از این کتاب با یاری پادشاه دانا (خداوند) در شب یکشنبه سه روز گذشته از ذیحجهالحرام (سوم ذیحجه) سال 1350 صورت پذیرفت. این کتاب خطی، صفحهبندی ندارد و در پایین صفحات فرد آن بهجای عدد، اولین کلمه صفحه زوج بعدی نوشته شده است. برخی عبارات کتاب، خطخوردگی دارد و در برخی موارد هم بالای خطخوردگی اصلاحیه نویسنده آمده است؛ مثلاً صفحه 11 کتاب که در یک مورد کلمه «ذلک» خط خورده و بالای آن «هذا» نوشته شده. گاهی علاوه بر متن، در حواشیِ صفحات، هم شاهد عباراتی هستیم. نویسنده ابتدای هر مبحثی را با بسمالله الرحمن الرحیم آغاز کرده است.
wikinoor: المقصد_الثالث؛_فی_الخلل_الواقع_فی_الصلوة