[ویکی اهل البیت] مهم ترین اثر باقیمانده ابن عطیه کتاب تفسیر او با عنوان« المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز» است که یکی از مهم ترین تفاسیر درایی در قرن 6 قمری محسوب می شود. وی این تفسیر را پیش از تصدی قضای المریه در 529 ق تألیف کرده بود. المحرر الوجیز همواره در مغرب مورد توجه بوده و از منابع اساسی تفاسیری چون البحر المحیط ابو حیان و الجامع لاحکام القرآن قرطبی بوده است.
ابن خلدون شیوه این تفسیر را ستوده است، در مقدمه خود می نویسد« بسیاری دست به نوشتن تفسیر نقلی زده اند و آثار وارده از صحابه و تابعین را گرد آوردند تا به طبری و واقدی و ثعلبی و مانند اینها منتهی گردید، از این رو این تفاسیر، از گفته های یهودیان مسلمان شده- جز در موارد احکام- سالم نمانده و مفسران در این باره تساهل ورزیدند و کتابهای خود را از این منقولات بی اساس پر کردند. تا آنگاه که دوران تحقیق و بررسی فرا رسید و ابو محمد عطیه به تلخیص و تهذیب منقولات تفسیری همت گماشت و آنچه را قرین صحت بود برگزید و در اندلس کتابی آراسته و پیراسته برای مردم مغرب زمین به رشته تحریر درآورد. پس از او قرطبی نیز همان راه را پیمود و تفسیر خود را بر همان اساس تدوین کرد و در شرق بلاد اسلامی شهرت و رواج یافت.»
استانهای خرافی اسرائیلی که تا آن روز رواج داشت و تقریبا همه متون تفسیری آن روزگار را در بر گرفته بود در این تفسیر راه نیافته است، از این رو این تفسیر از پیشگامان رهایی از اوهام و خیالبافی ها محسوب می شود و بهترین تفسیر نقلی به شیوه جدید به شمار می آید.
این تفسیر مقدمه ای دارد که در آن، از شؤون گوناگون قرآن بحث کرده است و در نوع خود از مهم ترین آثار تألیف شده در علوم قرآنی به شمار می آید. این مقدمه ده باب دارد:
باب اول در بیان فضل قرآن از زبان پیامبر( ص) و صحابه و شایستگان امت،
باب دوم در اهمیت تفسیر قرآن،
باب سوم درباره پیش گرفتن روش احتیاط در تفسیر و مراتب مفسران که سرآمد آنان علی امیر المؤمنان علیه السلام است،
باب چهارم در خصوص حدیث سبعة احرف،
ابن خلدون شیوه این تفسیر را ستوده است، در مقدمه خود می نویسد« بسیاری دست به نوشتن تفسیر نقلی زده اند و آثار وارده از صحابه و تابعین را گرد آوردند تا به طبری و واقدی و ثعلبی و مانند اینها منتهی گردید، از این رو این تفاسیر، از گفته های یهودیان مسلمان شده- جز در موارد احکام- سالم نمانده و مفسران در این باره تساهل ورزیدند و کتابهای خود را از این منقولات بی اساس پر کردند. تا آنگاه که دوران تحقیق و بررسی فرا رسید و ابو محمد عطیه به تلخیص و تهذیب منقولات تفسیری همت گماشت و آنچه را قرین صحت بود برگزید و در اندلس کتابی آراسته و پیراسته برای مردم مغرب زمین به رشته تحریر درآورد. پس از او قرطبی نیز همان راه را پیمود و تفسیر خود را بر همان اساس تدوین کرد و در شرق بلاد اسلامی شهرت و رواج یافت.»
استانهای خرافی اسرائیلی که تا آن روز رواج داشت و تقریبا همه متون تفسیری آن روزگار را در بر گرفته بود در این تفسیر راه نیافته است، از این رو این تفسیر از پیشگامان رهایی از اوهام و خیالبافی ها محسوب می شود و بهترین تفسیر نقلی به شیوه جدید به شمار می آید.
این تفسیر مقدمه ای دارد که در آن، از شؤون گوناگون قرآن بحث کرده است و در نوع خود از مهم ترین آثار تألیف شده در علوم قرآنی به شمار می آید. این مقدمه ده باب دارد:
باب اول در بیان فضل قرآن از زبان پیامبر( ص) و صحابه و شایستگان امت،
باب دوم در اهمیت تفسیر قرآن،
باب سوم درباره پیش گرفتن روش احتیاط در تفسیر و مراتب مفسران که سرآمد آنان علی امیر المؤمنان علیه السلام است،
باب چهارم در خصوص حدیث سبعة احرف،
wikiahlb: المحرر_الوجیز_فى_تفسیر_الکتاب_العزیز