المأمور معذور

لغت نامه دهخدا

المأمور معذور. [ اَ م َءْ رُ م َ ] ( ع جمله اسمیه ) یعنی مأمور معذور است ، آنگاه گویند که کاری را به امر دیگری بجا آورده باشندو مورد اعتراض قرار گیرند. و رجوع به مأمور شود.

فرهنگ فارسی

یعنی مامور معذور است

پیشنهاد کاربران

المأمور معذور. نظیر: ما علی الرسول الاالبلاغ. ( امثال و حکم ج 1 ص 270 ) .

بپرس