[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
قنطر (۴ بار)
. از مقابله با دینار میتوان فهمید که قنطار مال کثیر است. راغب گفته: قناطیر جمع قنطره است (قنطره به معنی پل است) مال قنطره یعنی مالیکه زندگی را راه میاندازد همانطور که از پل عبور میکنند این مال هم زندگی از روی آن عبور میکند(یعنی مال کافی) و اندازه آن فی نفسه محدود نیست... بعضی قدر آن را چهل اوقیه و حَسَن آن را هزار و دویست دینار و بعضی مقداری از طلا که پوست گاوی را پرکند گفتهاند. در مجمع فرموده: قنطار مال کثیر و عظیم است، اصل آن به معنی محکم کردن است «قَنْطَرْتُ الشَّیْءَ: اَحْکَمْتُهُ» به قولی اصل آن از قَنْطَرَةِ به معنی پل است. * . مُقَنْطَرَهْ به معنی قنطار شده و جمع شده است مثل دَراهِمُ مُدَرْهَمَةٌ و دَنانیرُ مُدَنَّرَةٌ مراد تأکید و کثرت است. ناگفته نماند قَناطیر جمع قِنْطار است چنانکه در مجمع و اقرب گفته و قناطر جمع قَنْطَرَة به معنی پل است ولی راغب قناطیر را جمع قَنْطَرَة گفته است.
قنطر (۴ بار)
. از مقابله با دینار میتوان فهمید که قنطار مال کثیر است. راغب گفته: قناطیر جمع قنطره است (قنطره به معنی پل است) مال قنطره یعنی مالیکه زندگی را راه میاندازد همانطور که از پل عبور میکنند این مال هم زندگی از روی آن عبور میکند(یعنی مال کافی) و اندازه آن فی نفسه محدود نیست... بعضی قدر آن را چهل اوقیه و حَسَن آن را هزار و دویست دینار و بعضی مقداری از طلا که پوست گاوی را پرکند گفتهاند. در مجمع فرموده: قنطار مال کثیر و عظیم است، اصل آن به معنی محکم کردن است «قَنْطَرْتُ الشَّیْءَ: اَحْکَمْتُهُ» به قولی اصل آن از قَنْطَرَةِ به معنی پل است. * . مُقَنْطَرَهْ به معنی قنطار شده و جمع شده است مثل دَراهِمُ مُدَرْهَمَةٌ و دَنانیرُ مُدَنَّرَةٌ مراد تأکید و کثرت است. ناگفته نماند قَناطیر جمع قِنْطار است چنانکه در مجمع و اقرب گفته و قناطر جمع قَنْطَرَة به معنی پل است ولی راغب قناطیر را جمع قَنْطَرَة گفته است.
wikialkb: الْقَنَاطِیر