القارعه

لغت نامه دهخدا

( القارعة ) القارعة. [ اَ رِ ع َ ] ( اِخ ) نام سوره صد و یکم از قرآن کریم. در مکه نازل شده و یازده آیه دارد. || بمعنی بلای سخت و نکبت و مهلکه. رجوع به قارعة شود :
شاه آمد تا ببیند واقعه
یافت آنجا زلزله والقارعه.
مولوی.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
قرع (۵ بار)

کوفتن چیزی بر چیزی. (راغب). قارِعَه: زننده و کوبنده . مراد از قارعه حادثه کوبنده و خرد کننده است یعنی پیوسته بر کفار در اثر اعمالشان واقعه کوبنده می‏رسد و هلاکشان می‏کند و یا در کنار ولایتشان نازل می‏شود و آنها را به وحشت می‏اندازد در این وضع خواهند بود تا مدتشان سرآید و وعده خدا انجام پذیرد. . قیامت از آن قارعه نامیده شده که کوبنده عجیبی است و همه چیز حتی زمین و کوهها را می‏کوبد . تامل کنید در سایر آیات وقوع قیامت در آیه . ظاهراً مراد بلائی است که هود و صلاح علیهماالسلام خبر می‏دادند و آنها انکار می‏کردند، بالاخره باد صرصر عاد را را و صاعقه ثمود را از بین برد بنابراین قارعه در آیه به معنی قیامت نیست.

پیشنهاد کاربران

موشک انتحاری زیر دریابی انصار یمن به این نام هست

بپرس