دیکشنری
مترجم
بپرس
القائی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
القائی. [ اِ ] ( ص نسبی ) منسوب به القاء.
- الکتریسیته القائی . رجوع به الکتریسیته شود.
فرهنگ فارسی
منسوب به القائ الکتریسته القائی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها