القا
/~elqA/
مترادف القا: آموختن، تلقین
معنی انگلیسی:
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
* القای شبهه: کسی را به اشتباه انداختن.
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه آزاد فارسی
اِلْقا (induction)
در علم زایمان، مداخلۀ ارادی برای شروع زایمان، پیش از شروع طبیعی آن. زایمان پس از آن معمولاً خود به خود پیش می رود. القا شامل پارگی پرده های جنینی (مشیمه بُری) و استفاده از هورمون اکسی توسین برای تحریک انقباض های رحم است. در زیست شناسی، القا برای توصیف فرآیند های گوناگونی به کار می رود، از آن جمله اند تولید آنزیم در پاسخ به مادۀ شیمیایی خاصی در یاخته و تمایز یاخته های رویان در پاسخ به حضور بافت های مجاور. در علم زایمان، اگر انتظار برای وقوع زایمان عادی برای مادر یا نوزاد خطرناک تشخیص داده شود، القا بنابه ضرورت پزشکی توصیه می شود.
در علم زایمان، مداخلۀ ارادی برای شروع زایمان، پیش از شروع طبیعی آن. زایمان پس از آن معمولاً خود به خود پیش می رود. القا شامل پارگی پرده های جنینی (مشیمه بُری) و استفاده از هورمون اکسی توسین برای تحریک انقباض های رحم است. در زیست شناسی، القا برای توصیف فرآیند های گوناگونی به کار می رود، از آن جمله اند تولید آنزیم در پاسخ به مادۀ شیمیایی خاصی در یاخته و تمایز یاخته های رویان در پاسخ به حضور بافت های مجاور. در علم زایمان، اگر انتظار برای وقوع زایمان عادی برای مادر یا نوزاد خطرناک تشخیص داده شود، القا بنابه ضرورت پزشکی توصیه می شود.
wikijoo: القا
القا (فیزیک). اِلقا (فیزیک)(induction)
در فیزیک، نوعی تغییر خواص فیزیکی جسم، به سبب تأثیر یک میدان نیرو.
در فیزیک، نوعی تغییر خواص فیزیکی جسم، به سبب تأثیر یک میدان نیرو.
wikijoo: القا_(فیزیک)
پیشنهاد کاربران
القاء، پیشنهاد، تزریق، القاء، پرتاب، الهام، القا
نهانفکنی
باری را به کسی یا چیزی به گونه ای ناآشکار افکندن. این بار می تواند اندیشه، نیرو یا مانند آنها باشد.
باری را به کسی یا چیزی به گونه ای ناآشکار افکندن. این بار می تواند اندیشه، نیرو یا مانند آنها باشد.
بیان کردن چیزی به طرف مقابل که مورد مقبولش باشه
دمت گرم فقط اگر کلمه ای جمع داره بنویس
القا انتقال دھندہ چہ مثبت چہ منفی۔۔۔
[شیمی] جا به جا شدن الکترون ها در یک پیوند در پاسخ به الکترونگاتیوی اتم های مجاور
قبولاندن مطلبی به دیگران.
جابه جایی
اِلْغا: لغو کردن، باطل کردن
اِلْقا: تلقین کردن، آموختن، در ذهن کسی وارد کردن
این کلمه را نباید با هم اشتباه کرد. الغا با حرف ( غ ) به معنای "لغو کردن، باطل کردن" است: الغای بردگی" الغای مجازات اعدام". "الغای حکومت نظامی" اما القا با حرف ( ق ) به معنای تلقین کردن، آموختن، در ذهن کسی وارد کردن" است و بیشتر در ترکیب "القای شبهه" یعنی" ایجاد شک در ذهن کسی" به کار می رود. اصطلاح اخیر را گاهی به صورت "الغای شبهه" می نویسند که درست بر معنای متضاد آن دلالت می کند.
... [مشاهده متن کامل]
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۳۷. )
اِلْقا: تلقین کردن، آموختن، در ذهن کسی وارد کردن
این کلمه را نباید با هم اشتباه کرد. الغا با حرف ( غ ) به معنای "لغو کردن، باطل کردن" است: الغای بردگی" الغای مجازات اعدام". "الغای حکومت نظامی" اما القا با حرف ( ق ) به معنای تلقین کردن، آموختن، در ذهن کسی وارد کردن" است و بیشتر در ترکیب "القای شبهه" یعنی" ایجاد شک در ذهن کسی" به کار می رود. اصطلاح اخیر را گاهی به صورت "الغای شبهه" می نویسند که درست بر معنای متضاد آن دلالت می کند.
... [مشاهده متن کامل]
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۳۷. )
انداختن، افکندن، نهشتن
تولید نیروی محرکه الکتریکی در یک میدان مغناطیسی متغیرها زمان قرار دارد. تغییر میدان مغناطیسی می تواند در اثر یک جریان متناوب یا حرکت سرعتی رساند و میدان باشد.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)