الفنج کردن. [ اَ ف َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) اندوختن و گرد آوردن. جمع کردن. رجوع به الفنج و الفنجیدن و الفاختن شود : الفنج کن اکنون که مایه داری از منت نصیحت برایگانست.ناصرخسرو.