الفرار

/~alfarAr/

لغت نامه دهخدا

الفرار. [ اَ ف ِ / ف َ ] ( از ع ، صوت ) ترکیبی است از «الَ» حرف تعریف عربی و فِرار عربی که در فارسی به فتح فا استعمال کنند یعنی بگریز. بگریزید. زنهار. الحذر :
الفرار ای غافلان زآن گلشنی
کو حقیقت بدتر است از گلخنی.
( منسوب به مولوی در مثنوی چ علاءالدوله ).

فرهنگ فارسی

گریز. ( بگریز . بگریزید . ) الحذار ای غافلان زین وحشتن آباد الخدار . الفرار ای عاقلان زین دیو مردم الفرار ( جمال الدین عبدالرزاق )
ترکیبی است از ال حرف تعریف عربی و فرار عربی که در فارسی به فتح فا استعمال کنند یعنی بگریز .

فرهنگ عمید

کلمه ای که هنگام گریختن از پیش دشمن یا از خطری سهمگین گفته می شود، بگریز، بگریزید.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
فرر (۱۱ بار)

پیشنهاد کاربران

بپرس