با خردومند بیوفا بود این بخت
خویشتن خویش رابکوش تو یک لخت
بخور و بده که پر پشیمان نبود
هرکه بخورد و بداد از آنک بیلفخت .
رودکی ( از فرهنگ اسدی ).
اگر قارون شوی زالفختن مال شوی در زیر پای خاک پامال.
ابوشکور ( از انجمن آرا ).
آنکه مرادش درم الفختن است پیشه او سوختن و سختن است .
امیرخسرو ( از جهانگیری ).
بجز وی کیست کاندر پادشاهی بعدل و داد نام نیک الفخت.
شمس فخری.