الغیاث کنان. [ اَ ک ُ ] ( ق مرکب ) در حال دادرسی خواستن. در حال دادخواهی و پناه خواستن : شد پیش شاه شفیع آورید خضرخضر آمد الغیاث کنان از زبان آب.خاقانی.