شیر خشم آورد و جست از جای خویش
آمد آن خرگوش را آلغده پیش.
رودکی.
شیر آلغده که بیرون جهد از خانه بصیدتا بچنگ آورد آهو را وآهوبره را.
رودکی.
الغده. [ اَ ل َ دَ / دِ ] ( ن مف ) آمیخته. ( فرهنگ جهانگیری ). مخلوط و آمیخته. ( برهان قاطع ) ( فرهنگ شعوری ورق 128 ب ). آلغده. رجوع به آلغده شود. || ( اِ ) خشم و قهر و خصومت. ( ناظم الاطباء ). رجوع به آلغده شود.