لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
مترادف ها
لغو، فسخ، الغاء، ابطال، حذف
لغو، فسخ، الغاء، بازگردانی
فسخ، الغاء، ابطال
اجرا، حکومت، سیاست، وصایت، ادارهء کل، الغاء، تصفیه، فرم اداری
الغاء، جانشینی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
الغاء: لغو کردن. از بین بردن، بیهوده شمردن.
الغاء قبل از ابطال است. الغاء قبل از تصویب و یا به اجرا درآمدن چیزی ست و خواستِ الغاء، آن است که قبل از به اجرا درآمدنِ آن، آن پیشامد لغو و کنار گذاشته شود.
اما ابطال، باطل ساختن امر واقع است، همچون ابطال مصوبات و آیین نامه ها و. . .
الغاء قبل از ابطال است. الغاء قبل از تصویب و یا به اجرا درآمدن چیزی ست و خواستِ الغاء، آن است که قبل از به اجرا درآمدنِ آن، آن پیشامد لغو و کنار گذاشته شود.
اما ابطال، باطل ساختن امر واقع است، همچون ابطال مصوبات و آیین نامه ها و. . .
قرارداد بین المللی ۱۹۲۱ راجع به الغاء خرید و فروش زنان و کودکان