الغ بیک

لغت نامه دهخدا

الغبیک. [ اُ ل ُ ب َ ] ( اِخ ) پسر شاهرخ از احفاد تیمور لنگ بود. وی با اقتدار و تبحر خویش در علوم و فنون و مخصوصاً در علم هیأت شهرت یافت و از نظر وسعت معلومات یکی از اعاظم حکمای اسلام گردید. زیجی بغایت مقبول موسوم به «زیج الغی » و آثار فنی دیگر بوجود آورد و رصدخانه بزرگی در سمرقند ساخت و کپرنیک کمی بعد از او ظهور کرد و پایه هیأت جدیدرا بر اساس حرکت کره ارض نهاد، از این رو الغ بیک را خاتم هیأت قدیم و اخترشناسان اسلام باید دانست.
الغ بیک در زمان حیات پدرش به سال 814 هَ. ق. پادشاه سمرقند بود و درسنه 850 بتخت سلطنت پدرش جلوس نمود و با پسر خود عبداللطیف مدت مدیدی کشمکش داشت و چندبار مغلوبش نمودو بخشید ولی سرانجام به سال 853 در دست وی گرفتار ومقتول گردید. مدت حکومتش 39 سال و مدت عمرش 56 سال بود. این پادشاه ایام حیات را به مطالعه و خدمت به علوم و فنون بسر برد. محضرش همیشه مجمع ادبا و محفل علما و دانشمندان عصر بود و بعضی از اشخاص بصیر را برای تحقیقات فنی تا چین اعزام نمود. زیج او در سال 1665 م. در شهر اکسفورد از انگلستان طبع و نشر شد و به اکثر زبانهای اروپایی ترجمه گردید. میرعلیشیر نوائی در مجالس النفائس ( ص 125 ) آرد: الغ بیک میرزا پادشاهی دانشمند بود و گاهی شعر نیز میسرود. این مطلع از او است :
هرچند ملک حسن به زیر نگین تست
شوخی مکن که چشم بدان در کمین تست.
سر پرسی سایکس در تاریخ ایران ( ترجمه فخر داعی گیلانی ج 2 ص 196 ) زیر عنوان «الغ بیک پادشاه ستاره شناس » چنین آرد: الغ بیک پیش از اینکه بجای پدر قرار گیرد مدت 38 سال در سمرقند حکمرانی داشته است و این مدت دوره مشعشع و فرخنده ای برای این کشور که مکرر دستخوش غارت و خرابی گردیده محسوب میشود. تشویق از صاحبان هنر و ترویج از علم و دانش که خود دوستدار واقعی آن بود نامش را بعنوان مؤلف جداول معروف نجومی ، منتها درجه صحیح و مکمل ، که آن از شرق بغرب رسیده برای همیشه باقی نگه داشته است. این کتاب بوسیله ژان گریوس از اهالی صقلیه ( سیسیل ) و پرفسور هیأت و نجوم در اکسفورد در لاتین انتشار یافته و بعد هم تجدید چاپ شده است. بعلاوه الغ بیک کسی است که ایران ، تقویمی را که در آنجاتا امروز رایج و مورد استفاده است مدیون اوست. در این تقویم مبداء تاریخ سیچقان ئیل نام دارد و دوایر دوازده ساله ای هستند که هر سال آن به نام حیوانی خوانده شده است. اسامی ماهها عبارت از بروج دوازده گانه اند و برای مثال 21 مارس 1913 سال گاو نر شروع میشود و نام ماه اول معروف به حَمَل است و ماه دوم ثور یعنی گاو نر است و به همین ترتیب تا آخر. الغ بیک از لحاظ یک پادشاه ، بدبخت بوده است چه بعد از جلوسش برادرزاده وی علاءالدوله هرات را قبضه کرده و پسرش عبداللطیف را نیز زندانی نمود و بمحض اینکه مدعی مذکور شکست خورد هرات بدست ترکمانان به باد غارت رفت و نیز مقارن این احوال سمرقند را اوزبکان تاراج کردند. برای تکمیل این مصائب و بلاها عبداللطیف خلاص یافته و سر بطغیان برداشت و سرانجام پدرش را اسیر کرده در 853 هَ. ق. / 1449 م. بقتل رسانید - انتهی. و خواندمیر در حبیب السیر آرد: میرزا الغ بیک که محمد تراغای نام داشت پادشاهی بود بکثرت فضیلت و هنرپروری از سایر اولاد خاقان سعید ( شاهرخ ) متفرد، و به وفور عدالت و دادگستری از همه امثال و اقران منفرد. دانش جالینوس با حشمت کیکاوس جمع فرمود، و در سایر فنون خصوصاً علم ریاضی و نجوم در آن زمان عدیل و نظیر نداشت و قرآن مجید را بقرأت سبعه بیاد داشت و پیوسته همت بر تربیت اهل فضل و کمال میگماشت. این پادشاه در روز یکشنبه نوزدهم جمادی الاولی سال 796 هَ. ق. ولادت یافت و چون به یازده سالگی رسید امیرتیمور درگذشت و او در ظل تربیت والد بزرگوار خویش بسر میبرد تا در سال 824 بحکومت ولایت ماوراءالنهر رسید و به یمن معدلت و رعیت پروری به اندک زمانی آن ولایت آباد شد و در وسط سمرقند مدرسه ای و خانقاهی بنا کرد و بسیاری از مزارع و قری و مستغلات را بر آنها وقف گردانید، و نیز فرمان داد در ظاهر آن شهر رصدی بنیاد نهادند و غیاث الدین جمشید و معین الدین کاشی در ترتیب آن بنا کوششی فراوان کردند، و از نتایج آن رصد، زیجی مرتب گشت که آن را زیج جدید گورکانی گویند و اکنون اکثر تقویمها را از آن زیج استخراج کنند. میرزا الغ بیک گورکان در ایام دولت پدر بزرگوار در کمال اقبال و اقتدار روزگار میگذرانید و پس از شنیدن خبر فوت پدر باستقلال بر تخت سلطنت نشست و بجانب خراسان رهسپار شد و اگرچه بر میرزا علاءالدوله غلبه کرد و خراسان را متصرف شد ولی نتوانست نگاه دارد و سرانجام پسرش میرزا عبداللطیف بمخالفت پدر برخاست و بر وی غالب شده بر تخت سمرقند نشست ، و میرزا الغ بیک در سال 853 هَ. ق. بفرمان فرزند ناخردمند کشته شد. از وزیران معروف او خواجه ناصرالدین نصراﷲ خوافی و سید عمادالدین بن سید زین العابدین جنابادی ( گنابادی ) بودند. سپس خواندمیر در باب تسخیر خراسان بدست الغبیک چنین گوید:بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

پسر شاهرخ از احفاد تیمور لنگ بود .

پیشنهاد کاربران

بپرس