[ویکی نور] العین اثر خلیل بن احمد فراهیدی، اولین کتابی است که در موضوع لغت به زبان عربی تألیف و در هشت جلد منتشر شده است. وی مدتی در بادیه اعراب به گردش پرداخته و شنیده های خود را در مجموعه ای تدوین نموده است. گرچه اساس کار وی با لغت نویسان امروزی فرق می کند؛ ولی شاکله ی هر دو روش یکی است.
خلیل کتابش را با حرف عین آغاز کرده و به همزه ختم کرده است. به همین دلیل و بر مبنای یک سنت قدیمی عربی که بعضی کتب لغت را با نام اولین حرف آن نام گذاری می کردند، این کتاب «العین» نامیده شد.
کتاب با مقدمه ای از مؤلف آغاز شده است. واژه های کتاب به ترتیب مخارج حروف مرتب و با حرف حلقی عین آغاز شده است. وی دلیل عدم شروع با همزه را بی ثبات بودن همزه و قابل تبدیل بودنش می داند و همزه را در خیلی موارد که در ابتدای کلمات آمده، زائده یا مبدله می داند. دیگر حروف عله را هم بدین خاطر در آخر قرار داده است.
وی لغات عرب را به حلقیه، لهویان، شجریه، أشلیه، نطعیه، لثویه، زلفیه، شفویه و هوائیه، تقسیم کرد و بیست ونه حرف لغت عرب را در این نه قالب ریخت و کتاب العین را تألیف نمود.
در «العین» کلمات بر اساس ترتیبی که گفتیم، چیده شده اند؛ مبنای خلیل حروف اصلی کلمه است؛ ولی در این نوع چینش دو ویژگی دیگر نیز در کتاب مشاهده می شود:
خلیل کتابش را با حرف عین آغاز کرده و به همزه ختم کرده است. به همین دلیل و بر مبنای یک سنت قدیمی عربی که بعضی کتب لغت را با نام اولین حرف آن نام گذاری می کردند، این کتاب «العین» نامیده شد.
کتاب با مقدمه ای از مؤلف آغاز شده است. واژه های کتاب به ترتیب مخارج حروف مرتب و با حرف حلقی عین آغاز شده است. وی دلیل عدم شروع با همزه را بی ثبات بودن همزه و قابل تبدیل بودنش می داند و همزه را در خیلی موارد که در ابتدای کلمات آمده، زائده یا مبدله می داند. دیگر حروف عله را هم بدین خاطر در آخر قرار داده است.
وی لغات عرب را به حلقیه، لهویان، شجریه، أشلیه، نطعیه، لثویه، زلفیه، شفویه و هوائیه، تقسیم کرد و بیست ونه حرف لغت عرب را در این نه قالب ریخت و کتاب العین را تألیف نمود.
در «العین» کلمات بر اساس ترتیبی که گفتیم، چیده شده اند؛ مبنای خلیل حروف اصلی کلمه است؛ ولی در این نوع چینش دو ویژگی دیگر نیز در کتاب مشاهده می شود:
wikinoor: العین
[ویکی الکتاب] معنی نَبَذَ: دور انداخت -پشت سر انداخت (نبذ طرح و دور انداختن چیزی است ، و این کلمه مثلی است که در مورد ترک و بی اعتنائی استعمال میشود ، همچنانکه در مقابل آن یعنی در مورد اعتنای به امری و گرفتن و ملازمت آن جمله نصب العین را به عنوان مثال استعمال میکنند)
معنی نَبَذْنَاهُمْ: آنان را افکندیم - آنان را ریختیم (نبذ طرح و دور انداختن چیزی است ، و این کلمه مثلی است که در مورد ترک و بی اعتنائی استعمال میشود ، همچنانکه در مقابل آن یعنی در مورد اعتنای به امری و گرفتن و ملازمت آن جمله نصب العین را به عنوان مثال استعمال میکنند)
معنی نَبَذُوهُ: آن را دور انداختند -آن را پشت سر انداختند (نبذ طرح و دور انداختن چیزی است ، و این کلمه مثلی است که در مورد ترک و بی اعتنائی استعمال میشود ، همچنانکه در مقابل آن یعنی در مورد اعتنای به امری و گرفتن و ملازمت آن جمله نصب العین را به عنوان مثال استعمال م...
معنی نَّبَذَهُ: آن را دور انداخت - آن را پشت سر انداخت (نبذ طرح و دور انداختن چیزی است ، و این کلمه مثلی است که در مورد ترک و بی اعتنائی استعمال میشود ، همچنانکه در مقابل آن یعنی در مورد اعتنای به امری و گرفتن و ملازمت آن جمله نصب العین را به عنوان مثال استعمال میکن...
ریشه کلمه:
عین (۶۵ بار)
چشم. چشمه. مثل . که به معنی چشم است و مثل . که به معنی چشمه است با مراجعه به قرآن خواهیم دید که جمع عین به معنی چشم اعین است مثل . و جمع عین به معنی چشمه اعیون. مثل . به نظر راغب معنای اصلی عین چشم است و معانی دیگر به عنایت میباشد حتی چشمه را از آن عین گویند که مثل چشم دارای آب است. گاهی از عین نظارت و حفظ و زیر نظر گرفتن مراد است مثل . به او وحی کردیم که کشتی را زیر نظر ما و با دستور ما بساز ایضاً . . . . عین: (به کسر اول) جمع عیناء و آن مؤنّث اعین است به معنی درشت چشم. . زنان سیمین تن و درشت چشم به آنها تزویج کردهایم. اهل لغت اعین را هم درشت چشم و هم مذکّر گاو وحشی و عیناء را زن درشت چشم و هم مؤنّث گاو وحشی گفتهاند ولی راغب عقیده دارد که اعین و عیناء به گاو وحشی گفته میشود به علت قشنگی چشم آن و زنان در قشنگی چشم به گاو وحشی تشبیه شدهاند «عین» چهار بار در قرآن آمده همه در وصف حوریان بهشتی است. معین: جاری آشکار یا جاری به سهولت در قاموس و اقرب گفته: «ماء معین و معیون» آبی که آشکار و جاری است. علت این تسمیه چنانکه طبرسی و راغب و دیگران گفتهاند آشکار و پیش چشم بودن آن است. . بگو اگر آبتان در زمین فرو رود که آبی آشکار و جاری یا آب سهل الجریان برای شما میآورد. ممکن است میم در «معین» اصل کلمه باشد از «معن الماء» که به معنی سهولت جریان است در لغت آمده «معن الماء: سهل و سال» در این صورت فعیل به معنی فاعل است ماء معین یعنی آبی که به سهولت جاری است. و شاید چنانکه طبرسی احتمال داده مفعول باشد از «عین الماء» که آشکار و پیش چشم جاری میشود. در این صورت میم اصل کلمه نیست. و «ماء معین» یعنی آبی که دیده شده و پیش چشم است. . رجوع شود به «ربو». . در مجمع ذیل آیه از اخفش نقل شده: مراد از کأس در تمام قرآن خمر است. دیگران آن را کاسه معالخمر گفتهاند به هر حال از «معین» هم روشن میشود که شراب بهشتی به سهولت در روی زمین جاری میشود یعنی: شرابی سهل الجری یا شرابی که از جاری شونده بخصوصی است بر آنها بگردانند آیه . مشروح آیه ما نحن فیه است و از آن به دست میآید که مراد از «معین» سهولت جریان است که فرموده «یُفَجِّرُونَها تَفْجیزاً».
معنی نَبَذْنَاهُمْ: آنان را افکندیم - آنان را ریختیم (نبذ طرح و دور انداختن چیزی است ، و این کلمه مثلی است که در مورد ترک و بی اعتنائی استعمال میشود ، همچنانکه در مقابل آن یعنی در مورد اعتنای به امری و گرفتن و ملازمت آن جمله نصب العین را به عنوان مثال استعمال میکنند)
معنی نَبَذُوهُ: آن را دور انداختند -آن را پشت سر انداختند (نبذ طرح و دور انداختن چیزی است ، و این کلمه مثلی است که در مورد ترک و بی اعتنائی استعمال میشود ، همچنانکه در مقابل آن یعنی در مورد اعتنای به امری و گرفتن و ملازمت آن جمله نصب العین را به عنوان مثال استعمال م...
معنی نَّبَذَهُ: آن را دور انداخت - آن را پشت سر انداخت (نبذ طرح و دور انداختن چیزی است ، و این کلمه مثلی است که در مورد ترک و بی اعتنائی استعمال میشود ، همچنانکه در مقابل آن یعنی در مورد اعتنای به امری و گرفتن و ملازمت آن جمله نصب العین را به عنوان مثال استعمال میکن...
ریشه کلمه:
عین (۶۵ بار)
چشم. چشمه. مثل . که به معنی چشم است و مثل . که به معنی چشمه است با مراجعه به قرآن خواهیم دید که جمع عین به معنی چشم اعین است مثل . و جمع عین به معنی چشمه اعیون. مثل . به نظر راغب معنای اصلی عین چشم است و معانی دیگر به عنایت میباشد حتی چشمه را از آن عین گویند که مثل چشم دارای آب است. گاهی از عین نظارت و حفظ و زیر نظر گرفتن مراد است مثل . به او وحی کردیم که کشتی را زیر نظر ما و با دستور ما بساز ایضاً . . . . عین: (به کسر اول) جمع عیناء و آن مؤنّث اعین است به معنی درشت چشم. . زنان سیمین تن و درشت چشم به آنها تزویج کردهایم. اهل لغت اعین را هم درشت چشم و هم مذکّر گاو وحشی و عیناء را زن درشت چشم و هم مؤنّث گاو وحشی گفتهاند ولی راغب عقیده دارد که اعین و عیناء به گاو وحشی گفته میشود به علت قشنگی چشم آن و زنان در قشنگی چشم به گاو وحشی تشبیه شدهاند «عین» چهار بار در قرآن آمده همه در وصف حوریان بهشتی است. معین: جاری آشکار یا جاری به سهولت در قاموس و اقرب گفته: «ماء معین و معیون» آبی که آشکار و جاری است. علت این تسمیه چنانکه طبرسی و راغب و دیگران گفتهاند آشکار و پیش چشم بودن آن است. . بگو اگر آبتان در زمین فرو رود که آبی آشکار و جاری یا آب سهل الجریان برای شما میآورد. ممکن است میم در «معین» اصل کلمه باشد از «معن الماء» که به معنی سهولت جریان است در لغت آمده «معن الماء: سهل و سال» در این صورت فعیل به معنی فاعل است ماء معین یعنی آبی که به سهولت جاری است. و شاید چنانکه طبرسی احتمال داده مفعول باشد از «عین الماء» که آشکار و پیش چشم جاری میشود. در این صورت میم اصل کلمه نیست. و «ماء معین» یعنی آبی که دیده شده و پیش چشم است. . رجوع شود به «ربو». . در مجمع ذیل آیه از اخفش نقل شده: مراد از کأس در تمام قرآن خمر است. دیگران آن را کاسه معالخمر گفتهاند به هر حال از «معین» هم روشن میشود که شراب بهشتی به سهولت در روی زمین جاری میشود یعنی: شرابی سهل الجری یا شرابی که از جاری شونده بخصوصی است بر آنها بگردانند آیه . مشروح آیه ما نحن فیه است و از آن به دست میآید که مراد از «معین» سهولت جریان است که فرموده «یُفَجِّرُونَها تَفْجیزاً».
wikialkb: الْعَیْن