[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
ظنن (۶۹ بار)
احتمال قوی. چنان که وهم احتمال ضعیف و شک تساوی طرفین است . احتمال قوی داد که هرگز بر او سخت نمیگیریم. در صحاح گوید: ظنّ معروف است. گاهی به جای علم گذاشته میشود. کلام قاموس نظیر صحاح است. در اقرب گفته: ظنّ اعتقاد راجح است با احتمال نقیض و در علم و شک نیز به کار رود. طبرسی فرموده: ظّن به عقیده ابی هاشم از جنس اعتقاد است و به نظر قاضی و ابی علی جنس مستقلی است غیر از اعتقاد، چنان که سید مرتضی رحمةاللّه نیز چنین گفته. ناگفته نماند: مشکل است ظّن را جای علم بریم قرآن آن دو را از هم جدا کرده مثل: . . . . و نیز بسیار بعید است که ظّن را در قرآن به معنی شکّ بگیریم که این هر دو جنس مستقلی هستند. و قرآن به هر یک اعتناء خاصی دارد. اگر گویند: چرا در بعضی از آیات در جای علم به قیامت ظّن بکار برده مثل . . ؟ گوئیم: درباره آخرت یقین لازم است نه ظّن چنان که فرمود: . . . در آیات فوق علت استعمال ظّن ملاقات رب و ظّن بعثت هم در اصلاح عمل و ترس از خدا کافی است زیرا انسان ذاتاً از خطر متحمل پرهیز میکنید. مثل آیه . نظر المیزان و المنار نیز نزدیک به این است. بعضی ظّن را در آیات علم معنی کردهاند ولی از ظاهر نباید عدول کرد. راغب در مفردات گوید: هرگاه ظّن قوی باشد و یا مانند قوی تصور شود با آنّ مشدّد و آن مخفف از مثّقله استعمال میشود آن گاه آیات «یَظُنُونَ اَنَّهُمْ مُلاقوا رَبِّهِمْ» «یَظُنّونَ اَنَّهُمْ مُلاقُوا اللّه» را شاهد آورده و آنها را در مقام یقین دانسته است. بنابر قول راغب میشود گفت: چوناند مشدّد و مخّف برای تحقیق است اگر بعد از ظّن بکار روند قرینه بودن ظّن به معنی یقین است مثل آیات فوق و آیه . * الف الظنونا زاید است برای رعایت آخر آیه که با آیات دیگر در یک سیاق باشد مثل باشد مثل . این الف معنائی ندارد و فقط برای اصلاح لفظ است تقدیر آیه به قولی چنین است: «وَ تَظُّنُونَ بِاللَّههِ الظُّنونَ الْمُختَلَفَةِ». آنجا که در اثر تلاش و تفکّر، یقین ممکن باشد کاری از ظّن ساخته نیست و مورد قبول نمیباشد .
ظنن (۶۹ بار)
احتمال قوی. چنان که وهم احتمال ضعیف و شک تساوی طرفین است . احتمال قوی داد که هرگز بر او سخت نمیگیریم. در صحاح گوید: ظنّ معروف است. گاهی به جای علم گذاشته میشود. کلام قاموس نظیر صحاح است. در اقرب گفته: ظنّ اعتقاد راجح است با احتمال نقیض و در علم و شک نیز به کار رود. طبرسی فرموده: ظّن به عقیده ابی هاشم از جنس اعتقاد است و به نظر قاضی و ابی علی جنس مستقلی است غیر از اعتقاد، چنان که سید مرتضی رحمةاللّه نیز چنین گفته. ناگفته نماند: مشکل است ظّن را جای علم بریم قرآن آن دو را از هم جدا کرده مثل: . . . . و نیز بسیار بعید است که ظّن را در قرآن به معنی شکّ بگیریم که این هر دو جنس مستقلی هستند. و قرآن به هر یک اعتناء خاصی دارد. اگر گویند: چرا در بعضی از آیات در جای علم به قیامت ظّن بکار برده مثل . . ؟ گوئیم: درباره آخرت یقین لازم است نه ظّن چنان که فرمود: . . . در آیات فوق علت استعمال ظّن ملاقات رب و ظّن بعثت هم در اصلاح عمل و ترس از خدا کافی است زیرا انسان ذاتاً از خطر متحمل پرهیز میکنید. مثل آیه . نظر المیزان و المنار نیز نزدیک به این است. بعضی ظّن را در آیات علم معنی کردهاند ولی از ظاهر نباید عدول کرد. راغب در مفردات گوید: هرگاه ظّن قوی باشد و یا مانند قوی تصور شود با آنّ مشدّد و آن مخفف از مثّقله استعمال میشود آن گاه آیات «یَظُنُونَ اَنَّهُمْ مُلاقوا رَبِّهِمْ» «یَظُنّونَ اَنَّهُمْ مُلاقُوا اللّه» را شاهد آورده و آنها را در مقام یقین دانسته است. بنابر قول راغب میشود گفت: چوناند مشدّد و مخّف برای تحقیق است اگر بعد از ظّن بکار روند قرینه بودن ظّن به معنی یقین است مثل آیات فوق و آیه . * الف الظنونا زاید است برای رعایت آخر آیه که با آیات دیگر در یک سیاق باشد مثل باشد مثل . این الف معنائی ندارد و فقط برای اصلاح لفظ است تقدیر آیه به قولی چنین است: «وَ تَظُّنُونَ بِاللَّههِ الظُّنونَ الْمُختَلَفَةِ». آنجا که در اثر تلاش و تفکّر، یقین ممکن باشد کاری از ظّن ساخته نیست و مورد قبول نمیباشد .
wikialkb: الظّن