الط
لغت نامه دهخدا
الط. [ اَ ل َطط ]( ع ص ) مرد دندان افتاده و کرم خورده دندان. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). آنکه دندانهای او افتاده باشد یا فروریخته و بیخ آن بر جای مانده باشد. ( از اقرب الموارد ). آنکه دندانش از بیخ افتاده باشد. ( مهذب الاسماء ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید