الدره

لغت نامه دهخدا

الدره. [ اَ دَ رَ ] ( اِخ ) یکی از دیههای کجور. ( ترجمه مازندران و استراباد تألیف رابینو ص 148 ). در فرهنگ جغرافیایی ایران ( ج 3 ذیل آل دره ) چنین آمده : دهی است از دهستان پنجک رستاق بخش مرکزی شهرستان نوشهر. کوهستانی و سردسیر است و 225 تن سکنه دارد که شیعه اند و به گیلکی و فارسی سخن میگویند. آب آن از چشمه تأمین میشود و محصول آن غلات دیمی ، و شغل اهالی زراعت و تهیه زغال چوب است و راه مالرو دارد - انتهی.

گویش مازنی

( آلدره ) /aaldaare/ روستایی از دهستان بندپی بابل - روستایی در کجور

پیشنهاد کاربران

الدره، یک کلمه عربی نیست. الدره یک کلمه تورکی است. آلدره ( آل= قرمز ) و آلدره یعنی دره قرمز
آل مثل آل قان ( خون قرمز ، قیزیل قان، مثل خون شهیدان ) ، آل آروادی ( زن افسانه ایی، آل آروادی ، که چشمهایش قرمز است ) . آل داغی ( مثل کوههای قرمز زنجان ، و شهید آل داغی )

بپرس