الثاث. [ اِ ] ( ع مص ) مقیم شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). مقیم بودن بجائی. جای گرفتن. || ستیهیدن. ( منتهی الارب ): یقال الث علیه ؛ ای الح. || دائم شدن باران. ( تاج المصادر بیهقی ). مقیم شدن باران. ( مصادر زوزنی ). پیوسته باریدن. ( منتهی الارب ).