التهاب

/~eltehAb/

مترادف التهاب: برافروختگی، سوز، سوزش، اضطراب

برابر پارسی: جوش و خروش، تب و تاب، برافروختگی

معنی انگلیسی:
incandescence, inflammation

لغت نامه دهخدا

التهاب. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) افروخته شدن آتش. ( منتهی الارب ) ( مصادر زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). افروخته شدن. ( غیاث اللغات ). افروخته شدن. ( دهار ). || ( اِ ) زبانه و شعله آتش. ( مؤید الفضلاء ) :
اکنون بدینمقام در آن آتشم ز دل
کش ز آب دیده افزون میگردد التهاب.
مسعود سعد.
ترا کی بود چون چراغ التهاب
که از خود پری همچو قندیل از آب.
سعدی.

فرهنگ فارسی

افروخته شدن آتش، زبانه کشیدن آتش، برافروختن ، برافروختگی
۱ - ( مصدر ) زبانه زدن زبانه کشیدن بر افروختن آتش .۲ - ( اسم ) بر افروختگی. جمع : التهابات .

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) زبانه زدن ، افروخته شدن آتش . ۲ - (اِمص . ) برافروختگی . ج . التهابات .

فرهنگ عمید

۱. افروخته شدن آتش، زبانه کشیدن آتش، برافروختن.
۲. [مجاز] برافروختگی، خشم.
۳. (پزشکی ) سوزش، درد، و سرخی پوست بدن.

دانشنامه عمومی

اِلتِهاب یا بَراَفروختگی یا فلوگوزیس یک مکانیسم دفاع ( غیر خاص ) ذاتی است که در پاسخ به عملکرد مضر و مخرب عوامل فیزیکی؛ شیمیایی و بیولوژبکی یک واکنش حفاظتی را تشکیل می دهد و هدف نهایی اش از بین بردن عوامل اولیه آسیب سلولی ( یاخته ) یا بافتی و شروع فرایند ترمیم است.
التهاب شامل یک توالی پویا از پدیده ها است که خود را با یک واکنش عروقی شدید نشان می دهد. این پدیده ها علیرغم تنوع بی نهایت عوامل آسیب رسان، ویژگی های نسبتاً ثابتی دارند، زیرا آنها فقط توسط عامل آسیب رسان تعیین نمی شوند، بلکه مهمتر از همه با انتشار مواد درون زا: واسطه های شیمیایی التهاب، تعیین می شوند. پدیده های اولیه که پاسخ التهابی را تشکیل می دهند شامل اتساع عروق و افزایش نفوذپذیری است که منجر به عبور مایعات از بستر عروقی به بافت آسیب دیده و نفوذ لکوسیت ها در ناحیه ضایعه می شود؛ بنابراین التهاب باعث از بین بردن، رقیق کردن و محدود کردن عامل آسیب رسان می شود، اما در عین حال یک سری مکانیسم ها را به حرکت درمی آورد که به ترمیم یا جایگزینی بافت آسیب دیده کمک می کنند.
از نظر بالینی، علائم اصلی التهاب به ترتیب دقیق عبارتند از: گرمای قسمت ملتهب، قرمزی، تورم، درد، تغییرات عملکردی ( گرما، ساییدگی، تومور، درد، Functio laesa ) . آنها تظاهرات تغییرات بافتی هستند که عبارتند از: اتساع عروق، افزایش نفوذپذیری مویرگها، استاز گردش خون، نفوذ لکوسیت ( با حاشیه، غلتش و چسبندگی بر روی سطح اندوتلیال لکوسیت ها از طریق بیان مولکول های چسبنده، فاز نهایی خارج شدن لکوسیت ها از طریق '. اندوتلیوم، کموتاکسی ناشی از پاسخ لکوسیت های موجود در فضای بینابینی به عوامل کموتاکتیک، که آنها را به سمت محل آسیب هدایت می کند.
گرمی: علت گرمی در موضع التهاب هم پرخون شدن آن محل است[ قرمزی: علت قرمزی گشاد شدن عروق خونی کوچک در بافت ملتهب و در نتیجه پرخونی ناحیه است
تورم: تورم به علت تجمع مایع در فضای بین سلولی ایجاد می شود
درد: این درد به علت آزاد شدن موارد شیمیایی خاص از سلول های صدمه دیده و گلبول های سفید و تأثیر این مواد بر روی عصب های درد به وجود می آید
التهاب نوعی پاسخ موضعی بدن است که به دنبال خراش، بریدگی، سوختگی یا هر نوع آسیب بافتی دیگر بروز می کند و باعث تورم، قرمزی، گرمی، و خارش محل آسیب دیده می شود.
التهاب یک پاسخ فیزیولوژیک به محرک های گوناگون مانند عفونت و زخم های بافتی، سرمای زمستان و … است که به سرعت ایجاد شده و چنانچه مراقبتهای صحیح انجام شود، به زودی پایان می یابد.
عکس التهابعکس التهابعکس التهابعکس التهابعکس التهاب
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

اِلتِهاب (inflammation)
واکنش دفاعی بافت های بدن به بیماری یا آسیب. با قرمزی، تورم، و گرم شدن مشخص می شود. در پزشکی التهاب با پسوند ـ یت، مثلاً آپاندیسیت، مشخص می شود. التهاب ممکن است حاد یا مزمن و با تشکیل چرک همراه باشد. واکنش التهابی جزء اساسی فرآیند ترمیم است. التهاب با آزادشدن ماده ای، با نام هیستامین از یاخته های آسیب دیده ایجاد می شود. هیستامین باعث گشادشدن رگ ها و نشت مایعات به بافت های اطراف می شود. این تغییرات باعث ایجاد قرمزی، تورم، و گرمی ناحیه می شوند. درد عمدتاً به علت فشار ناشی از تورم و تحریک پایانه های عصبی است. یاخته های سفید خون برای بلعیدن و حذف مواد خارجی و بافت های مرده در منطقۀ التهاب جمع می شوند.

التهاب (فیزیک). اِلتِهاب (فیزیک)(incandescence)
گسیل نور از جسم، بر اثر دمای زیاد آن جسم. رنگ نور گسیل شده از مایعات یا جامدات بستگی به دمای آن ها دارد و در جامدات، هرچه دمای جسم بیشتر شود، رنگ نور آن هم سفیدتر می شود. گازها را از طریق تابش یوننده می توان به حالت التهاب درآورد. نمونۀ آن درخشندگی لامپ های تخلیۀ الکتریکی است. اکسیدهای سریوم و توریوم به شدت التهاب پذیرند و به همین سبب در توری های روشنایی گازی کاربرد دارند. نوری که از لامپ رشته ای برق گسیل می شود، ناشی از ملتهب شدن رشته ای التهابی است که بر اثر عبور جریان برق گرم می شود و به رنگ سفید درمی آید.

مترادف ها

boil (اسم)
دمل، تحریک، هیجان، کورک، جوش، التهاب

tumult (اسم)
غوغا، اشوب، جنجال، التهاب، شلوغ، همهمه، هندل، هنگامه، جنجال راه انداختن

inflammation (اسم)
سوزش، التهاب، احتراق، اماس، سام، شعله ور سازی

fervor (اسم)
شوق، غیرت، گرمی، خونگرمی، التهاب، اشتیاق شدید، حرارت شدید

ophthalmia (اسم)
التهاب، چشم درد، اماس چشم، رمد، ملتحمه کره چشم

fervour (اسم)
التهاب، اشتیاق شدید، حرارت شدید

فارسی به عربی

اضطراب , التهاب , تاجج , غلیان

پیشنهاد کاربران

برافروختگی، آماسیدگی
تفتیدگی، افروختگی
که دربردارنده ی آماس، داغی، قرمزی وگاهی درد یا سوزش است.
در پزشکی می توان واژه پارسی تفتیدگی یا افروختگی را به جای واژه تازی التهاب به کار گرفت.
تفتیده، افروخته = ملتهب
التهاب در اصطلاح طبی و پزشکی یعنی عمل کرد حجرات در برابری آسیب بدن، این عمل کردن می تواند مضر یا مفید باشد.
در بعضی کتاب ها هدف از التهاب، علائم التهاب را در نظر گرفته که عبارت از؛ تورم، آماس، سوزش، سرخ شدن. . . باشد.
ناارامی
● اِلتِهاب: در اصطلاح پزشکی؛ یعنی واکنش بافت های زنده بدن به آسیب ها، ضربات و عفونت و. . . . که با درد و ورم و سرخ شدگی و حرارت مشخّص می شود. التهاب از لَهَب که به معنای شعله و زبانۀ آتش است، اشتقاق یافته و واژه ای است عربی.
...
[مشاهده متن کامل]

واژه ی التهاب در معنای لغوی و اصلی؛ یعنی زبانه کشیدن و افروخته شدنِ آتش و از طریقِ ترجمه ی تحت اللّفظی واژه ی انگلیسی inflammation تبدیل به یک اصطلاح در پزشکی شده است.
خودِ واژه inflammation از in پیشوند مصدرساز یک اسمflame ( شعله و زبانه ی آتش ) ation پسوند مصدرساز ساخته شده است.

جوش، اضطراب، سوز
التهاب یعنی جوشیدن خروشان بودن
التهاب به معنی سه چیز است سوزش/درد/تب
این واژه عربی است و پارسی آن این واژه های سنسکریت می باشد: تَپَس، مانیو mãnyo

بپرس