التساق

لغت نامه دهخدا

التساق. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) برچسبیدن. ( منتهی الارب ). به چیزی وادوسیدن. ( مصادر زوزنی ). پیوسته شدن بچیزی. ( تاج المصادر بیهقی ). به چیزی چسبیدن. ( غیاث اللغات ). التزاق. التصاق. چفسیدن. رجوع به التصاق شود.

پیشنهاد کاربران