[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
ترق (۱ بار)
ترقوه (۱ بار)
«تَراقِی» جمع «ترقوه» به معنای استخوان هایی است که گرداگرد گلو را گرفته است، و رسیدن جان به گلوگاه، کنایه از آخرین لحظات عمر است; زیرا هنگامی که روح از بدن بیرون می رود، اعضایی که فاصله بیشتری از قلب دارند (مانند دست و پاها) زودتر از کار می افتند، گویی روح تدریجاً خود را از بدن بر می چیند تا به گلوگاه برسد.
ترق (۱ بار)
ترقوه (۱ بار)
«تَراقِی» جمع «ترقوه» به معنای استخوان هایی است که گرداگرد گلو را گرفته است، و رسیدن جان به گلوگاه، کنایه از آخرین لحظات عمر است; زیرا هنگامی که روح از بدن بیرون می رود، اعضایی که فاصله بیشتری از قلب دارند (مانند دست و پاها) زودتر از کار می افتند، گویی روح تدریجاً خود را از بدن بر می چیند تا به گلوگاه برسد.
wikialkb: التّرَاقِی