مترادف التذاذ: حظ، کیف، لذت
لغت نامه دهخدا
التذاذ. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) مزه یافتن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ). لذت و مزه یافتن. ( غیاث اللغات ) : بحاسه ذوق به انواع مطعوم و مشروب التذاذ میکند. ( ترجمه تاریخ یمینی ).
فرهنگ فارسی
لذت بردن، لذت یافتن، خوشمزه یافتن چیزی
۱ - ( مصدر ) خوشی بردن لذت بردن بامزه یافتن . ۲ - ( اسم ) خوشگواری لذت . جمع : التذاذات .
فرهنگ معین
(اِ تِ ) [ ع . ] (مص ل . ) لذت بردن .
فرهنگ عمید
۱. لذت بردن، لذت یافتن.
۲. خوشمزه یافتن چیزی.