الت دست


مترادف الت دست: ( آلت دست ) بازیچه، ملعبه

معنی انگلیسی:
cat's-paw, fall guy, figurehead, instrument, pawn, stooge, tool, toy, picayune, cats-paw

مترادف ها

tool (اسم)
ساز، اسباب، الت، الت دست، برگ، ابزار، افزار

automaton (اسم)
ماشین، ماشین خودکار، ادم مکانیکی، ادم بی اراده، الت دست

guinea pig (اسم)
الت دست، خوکچه هندی

stooge (اسم)
الت دست، دلقک، دست نشانده

cat's-paw (اسم)
الت دست، پنجه گربه

فارسی به عربی

( آلت دست ) إداة ، أداة بیدِ
ادات

پیشنهاد کاربران

دستمایه، سغبه، مسخره، بازیچه
میتواند به معنای مسخره نیز باشد

بپرس