[ویکی نور] الأنوار الإلهیة فی المسائل العقائدیة، اثر آیت الله شیخ جواد تبریزی (ره) است که آن را به زبان عربی و در موضوع فقه استدلالی و عقاید تألیف نموده است. این، کتاب مشتمل بر چهار رساله است.
رساله های کتاب، عبارتند از: 1- رساله مختصری در باره نصوص صحیحه دال بر امامت ائمه دوازده گانه(ع). 2- رساله ای در نفی سهو از نبی(ص). 3- رساله مختصری در پوشیدن لباس مشکی. 4- رساله ای در اعتقادات ما که معضل ترین رساله کتاب بوده و مسائل مهم و قابل توجهی از اعتقادات شیعه را مطرح کرده است.
اولین رساله، در باره نصوصی است که در امامت ائمه(ع) وارد شده است. این رساله در واقع جواب به سؤالی است که از محضر مؤلف شده است. ایشان در جواب، پرداختن به همه روایات در این زمینه را نیازمند رجوع به کتاب های معتبری که در این زمینه نوشته شده اند، می داند و می فرماید: طریقه ما در این رساله، این است که فقط به چند روایت معتبر، در این زمینه، اشاره نماییم؛ این روایات، در بر گیرنده اسامی دوازده امام بر حق شیعیان می باشند. ایشان، این روایات را در جواب به شبهه کسانی که می گویند: تنها نام سه امام؛ یعنی امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در روایات برده شده است، مفید می داند. ایشان چهار دسته روایت را در این زمینه مطرح کرده اند که عبارتند از: 1- روایاتی که در صدد مشخص نمودن ائمه(ع) از اولاد امام حسین(ع) هستند. 2- روایاتی که اسامی ائمه(ع) را از آغاز؛ یعنی امیر المؤمنین(ع) تا امام محمد باقر(ع) ذکر نموده اند. 3- روایاتی که اسامی همه ائمه(ع) را یکی پس از دیگری برشمرده اند. 4- روایاتی که در مورد هر امامی به طور مشخص، وارد شده اند. این روایات در مورد جعفر بن محمد الصادق(ع)، موسی بن جعفر(ع)، علی بن موسی الرضا(ع)، محمد بن علی الجواد(ع)، علی بن محمد الهادی(ع)، حسن بن علی العسکری(ع) و حجة بن الحسن العسکری(ع) به طور جداگانه وارد شده اند.
مؤلف، در خاتمه به نکته حائز اهمیت دیگری اشاره کرده اند مبنی بر اینکه اوضاع ائمه(ع) در زمانی که زندگی می کرده اند، نابسامان بوده است؛ خصوصاً بعد از امام حسین(ع)، فلذا موقعیت چندانی برای شناساندن ائمه(ع) وجود نداشته است.
نفی سهو از پیامبر: این، عنوان دومین رساله است که در پاسخ به سؤالی که راجع به عصمت انبیا(ع) شده، می باشد. در این سؤال، این مسئله یکی از مسائل حاشیه دار و اختلافی در میان علما تلقی شده که امروزه حاصل آن به تشکیک در عصمت ائمه(ع) نیز رسیده است. سؤال کنندگان خواستار تبیین دقیق مسئله توسط مؤلف شده اند. ایشان بحث را در سه جهت قابل تعقیب می دانند: اول اینکه مراد از عصمت، عصمت از ارتکاب حرام و ترک واجب باشد، چه در تکالیفی که برای همه مکلفین ثابت شده و چه در تکالیفی که مخاطب آنها فقط ائمه(ع) یا پیامبر(ص) می باشند. دوم اینکه مراد از عصمت، عصمت از مکروهات باشد. سوم اینکه عصمت از سهو و خطا مراد باشد. ایشان بحث از جهت دوم را به گونه ای مختصر مطرح کرده اند و بحث از جهت سوم را به مجالی دیگر واگذار نموده اند و روی سخن را در جهت اول می دانند که در سه بخش قابل بحث است: بخش اول در معنی عصمت است. ایشان معنی عصمت را عدم صدور چیزی از محرمات و یا ترک واجبات دانسته اند که علتش عدم تمایل درونی از سوی معصومین(ع) بدین جهات می باشد. بخش دوم در جواب شبهه ای است که گفته شده اگر عصمت، نعمتی خدادادی به معصومین(ع) است، پس این نعمت در اختیار هر کس قرار گیرد به آن درجه می رسد و ویژگی خاصی در معصومین(ع) وجود ندارد. ایشان در جواب این شبهه به استناد چند آیه قرآنی آنها را دارای زمینه های وصول به این جایگاه دانسته است. بخش سوم در مورد عقیده اهل سنت در باره عصمت می باشد که طبق بیان مؤلف، قائل به عدم وجود عصمت در انبیا(ع) می باشند. نفی سهو از نبی(ص)، آخرین بخش رساله می باشد که مؤلف این بحث را هم در چهار جهت دنبال کرده است: ذکر بعضی از روایات دال بر سهو، نظر شیخ صدوق(ره) در مورد سهو نبی(ص)، مناقشه صدوق(ره) در مورد نظریه مذکور، ذکر بعضی از ادله عامه بر سهو نبی.
رساله های کتاب، عبارتند از: 1- رساله مختصری در باره نصوص صحیحه دال بر امامت ائمه دوازده گانه(ع). 2- رساله ای در نفی سهو از نبی(ص). 3- رساله مختصری در پوشیدن لباس مشکی. 4- رساله ای در اعتقادات ما که معضل ترین رساله کتاب بوده و مسائل مهم و قابل توجهی از اعتقادات شیعه را مطرح کرده است.
اولین رساله، در باره نصوصی است که در امامت ائمه(ع) وارد شده است. این رساله در واقع جواب به سؤالی است که از محضر مؤلف شده است. ایشان در جواب، پرداختن به همه روایات در این زمینه را نیازمند رجوع به کتاب های معتبری که در این زمینه نوشته شده اند، می داند و می فرماید: طریقه ما در این رساله، این است که فقط به چند روایت معتبر، در این زمینه، اشاره نماییم؛ این روایات، در بر گیرنده اسامی دوازده امام بر حق شیعیان می باشند. ایشان، این روایات را در جواب به شبهه کسانی که می گویند: تنها نام سه امام؛ یعنی امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در روایات برده شده است، مفید می داند. ایشان چهار دسته روایت را در این زمینه مطرح کرده اند که عبارتند از: 1- روایاتی که در صدد مشخص نمودن ائمه(ع) از اولاد امام حسین(ع) هستند. 2- روایاتی که اسامی ائمه(ع) را از آغاز؛ یعنی امیر المؤمنین(ع) تا امام محمد باقر(ع) ذکر نموده اند. 3- روایاتی که اسامی همه ائمه(ع) را یکی پس از دیگری برشمرده اند. 4- روایاتی که در مورد هر امامی به طور مشخص، وارد شده اند. این روایات در مورد جعفر بن محمد الصادق(ع)، موسی بن جعفر(ع)، علی بن موسی الرضا(ع)، محمد بن علی الجواد(ع)، علی بن محمد الهادی(ع)، حسن بن علی العسکری(ع) و حجة بن الحسن العسکری(ع) به طور جداگانه وارد شده اند.
مؤلف، در خاتمه به نکته حائز اهمیت دیگری اشاره کرده اند مبنی بر اینکه اوضاع ائمه(ع) در زمانی که زندگی می کرده اند، نابسامان بوده است؛ خصوصاً بعد از امام حسین(ع)، فلذا موقعیت چندانی برای شناساندن ائمه(ع) وجود نداشته است.
نفی سهو از پیامبر: این، عنوان دومین رساله است که در پاسخ به سؤالی که راجع به عصمت انبیا(ع) شده، می باشد. در این سؤال، این مسئله یکی از مسائل حاشیه دار و اختلافی در میان علما تلقی شده که امروزه حاصل آن به تشکیک در عصمت ائمه(ع) نیز رسیده است. سؤال کنندگان خواستار تبیین دقیق مسئله توسط مؤلف شده اند. ایشان بحث را در سه جهت قابل تعقیب می دانند: اول اینکه مراد از عصمت، عصمت از ارتکاب حرام و ترک واجب باشد، چه در تکالیفی که برای همه مکلفین ثابت شده و چه در تکالیفی که مخاطب آنها فقط ائمه(ع) یا پیامبر(ص) می باشند. دوم اینکه مراد از عصمت، عصمت از مکروهات باشد. سوم اینکه عصمت از سهو و خطا مراد باشد. ایشان بحث از جهت دوم را به گونه ای مختصر مطرح کرده اند و بحث از جهت سوم را به مجالی دیگر واگذار نموده اند و روی سخن را در جهت اول می دانند که در سه بخش قابل بحث است: بخش اول در معنی عصمت است. ایشان معنی عصمت را عدم صدور چیزی از محرمات و یا ترک واجبات دانسته اند که علتش عدم تمایل درونی از سوی معصومین(ع) بدین جهات می باشد. بخش دوم در جواب شبهه ای است که گفته شده اگر عصمت، نعمتی خدادادی به معصومین(ع) است، پس این نعمت در اختیار هر کس قرار گیرد به آن درجه می رسد و ویژگی خاصی در معصومین(ع) وجود ندارد. ایشان در جواب این شبهه به استناد چند آیه قرآنی آنها را دارای زمینه های وصول به این جایگاه دانسته است. بخش سوم در مورد عقیده اهل سنت در باره عصمت می باشد که طبق بیان مؤلف، قائل به عدم وجود عصمت در انبیا(ع) می باشند. نفی سهو از نبی(ص)، آخرین بخش رساله می باشد که مؤلف این بحث را هم در چهار جهت دنبال کرده است: ذکر بعضی از روایات دال بر سهو، نظر شیخ صدوق(ره) در مورد سهو نبی(ص)، مناقشه صدوق(ره) در مورد نظریه مذکور، ذکر بعضی از ادله عامه بر سهو نبی.
wikinoor: الأنوار_الإلهیة_فی_المسائل_العقائدیة