الام الام

لغت نامه دهخدا

الام الام. [ اُ اُ ] ( اِ ) نوشته ای را گویند که زبان بزبان و دست بدست برسانند. ( برهان ). رجوع به اُلام شود.

فرهنگ فارسی

نوشته را گویند که زبان بزبان و دست بدست برسانند .

پیشنهاد کاربران

ال عام ال عام:
اعلامیه ای که از این به بعد و بسوی آینده میتواند زبان به زبان بچرخد بویژه در بین فارسی زبانان:
نه تنها روح بلکه ماده هم به یک سهم مساوی با آن امر پروردگار حاجی محمّد و ما و کلیه مخلوقات زنده و غیر زنده از ابعاد فراوان و بیکران خود وی میباشد و نه امر لوسیفِر، ابلیس، زَتان، اهریمن و یا شیطان.
...
[مشاهده متن کامل]

به زبان فنی میتوان پدیده های ماده و روح را به یک نوسانگر عظیم یا بزرگ دو قطبی ( bipolar با تلفظ بیپُلار و نه با تلفظ بی پول آر ) تشبیه و تصور نمود که در بر گیرنده همه چیز و همه کس است و روان لایه درونی آن. قطبین این نوسانگر غیر قابل تفکیک یا جدائی از همند بلکه از قابلیت یا استعداد تبدیلات متقابل بهمدیگر برخوردار مثل انرژی و جرم در علم فیزیک . این تبدیلات همیشه به دو روش صورت می پذیرند؛ یکی مستقیم و دیگری غیر مستقیم. به عنوان مثال پیدایش موجودات زنده نباتی و حیوانی و انسانی روی کره زمین و افزایش و کاهش جمعیت آنها و انقراض انواع همیشه به روش غیر مستقیم و تبدیل مستقیم آنها بهمدیگر به روش مستقیم همیشه در اولین لحظات وقوع مهبانگ های متوالی روی میدهد و روان همیشه بهمراه یکی از این دو قطب به نهایت وسعت و گسترش میرسد و قطب همزاد و همبازی مغلوب و سرکوب و ریشه کن نمیگردد بلکه در بطن قطب پیروز به شکل بذر قابل رشد باقی میماند.
درد و رنج نفسانی وجود ندارد بلکه درد و رنج جسمانی یعنی مادی - روانی - روحی و فهمانی - عقلانی که تولید کننده احساسات، افکار، خیالات، تصورات و توَهُمات اند. نفس مجرد یعنی من که از جنسیت مردانه و زنانه برخوردار است و لذا تقسیم آن از طرف حکیم وحیانی و سراینده ی حکمت قرآنی به چهار نوع اماره و لوامه و ملهمه و مطمئنه و اعلام جهاد اکبر یا مبارزه بزرگ با آن یکی از بنیادی ترین گمراهه روی های حکمت دینی محسوب میشود منجمله سعی و کوشش دینداران در تهذیب و تزکیه نفس، بدون اینکه بدانند نفس چیست؟.
نفوس مجرد یا من های افراد انسانی ( منجمله نباتی و حیوانی ) در آفرینش اولیه یا مبدئی همین واقعیت و طبیعت و یا این دنیا و شش دنیای دیگر در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت بطور مطلق همزمان و همسن و در یک سن معتدل ملکوتی یا آسمانی ( به احتمال قریب به یقین یا نزدیک به حقیقت در سن ۴۰ سالگی ) و هرکدام بصورت زوجی آفریده شده و از جاودانگی برخوردار گردیده اند و لذا مشمول حال تولد و مرگ نمی باشند بلکه خواب و بیداری و در طول زندگی کوتاه مدت دنیوی و طولانی مدت برزخی فقط یک نقش را عهده دار میباشند یعنی شاهد بیطرف. لذا عبارت قرآنی بصورت کل النفس ذائقه الموت با ترجمه آن به زبان فارسی به شکل؛ کلیه ی نفوس مزه مرگ را میچشند، با احترام کامل خالی از معنا و محتوای حقیقی می باشد.
نفس مجرد یا من یک فرد انسانی در این دنیا برای اولین بار بهنگام بسته شدن نطفه در رحم مادر از ترکیب و پیوند نیمی از منِ پدر و نیمی از منِ مادر آفریده یا تولید نمی شود، زیرا اگر چنین باشد، آنگاه در تولید فرزندان بعدی نیم تر و نیم تر خواهند گردید و در تولید آخرین فرزند به نهایت قلت یا کوچکی خود خواهند رسید.
آیا وقت آن فرا نرسیده که انسان ( و به ویژه خود ما ایرانیان ) بتواند دو داستان مبدئی و بنیادی ادیان ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام؛ یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری خلق بابا آدم و ننه حوای سروده شده توسط موسا و محمّد را کنار بگذارد و به چگونگی و چرائی آفرینش این جهان و موجودات درون آن منجمله انسان و هدف از این آفرینش از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی از نو بیندیشد، فکر کند، خیال و تصور نماید؟!!.