درباره ریشه واژگان ( آلاله، لاله، آلالَک، آلالَگ ) و ( آلو، آلوک، آلوگ ) :
پیش از هر چیز باید گفت که ما در زبانِ پارسیِ میانه واژگانِ " آلالَک/آلالَگ" و " آلوک/آلوگ" را داشته ایم که تکواژهایِ آنها بدین سان است:
... [مشاهده متن کامل]
1 - تکواژهایِ " آلالَک/آلالَگ، آلاله، لاله" :
" آلالَک/آلالَگ " در زبانِ پارسیِ میانه از سه تکواژ ساخته شده است:
آل. آل. َ ک/ َ گ
( پسوند " َ ک/ َگ " در گذار از زبانِ پارسیِ میانه به پارسیِ نو به پسوند " - ه" کوتاه شده است و از اینرو واژه " آلالَک/آلالَگ" به " آلاله" دگرگشته است. )
ما در زبانِ پارسیِ میانه - نو واژگانِ بسیاری داشته ایم که از چنین روالی پیروی می کرده اند:
تکواژِ نخست. بازآیِشِ تکواژِ نخست. ( پسوند )
نمونه ها :سُرسُره، چمچمه، چِلچِله، وَسوَسه ( از ریشه اوستایی " وَس" ) ، وِلوِله، غَهغَهه، سکسکه، روروَک، بادبادَک و. . . .
2 - تکواژهایِ " آلوک/آلوگ، آلو " :
" آلوک/آلوگ" در زبانِ پارسیِ میانه از دو تکواژ ساخته شده است :
آل. وک/وگ
( پسوندِ "وک/وگ " در نامواژگان، به ریخت " - و " درآمده اند ( مانند ترازوک/ترازو و. . . ) و از اینرو واژه " آلوک/آلوگ" به ریختِ " آلو" درآمده است.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
اکنون پرسش اینجاست که " آل" در واژگانِ بالا از چه ریشه ای و به چه معنا است:
" آل یا اَل " برآمده از واژه یِ اوستاییِ " raoiδ" به چمِ " سُرخ" است که دگرگونیِ آواییِ " رد" به " ل" در آن رُخ داده است. واژگانِ اروپاییِ همریشه با آن، " Rot " در زبانِ آلمانی به چمِ " سُرخ، قرمز" و " red " در زبانِ عنگلیسی به چمِ " سُرخ، قرمز" می باشند. نمونه هایِ دگرگونیِ آواییِ " رد/رت" به " ل" در زبانِ پارسیِ میانه - نو بسیار دیده شده است.
نمونه ها : سَرد ( sarəd ) /سال،
سردار/سالار،
پردیس/پالیز،
پَرت ( parət ) /پُل،
وَرد/وَل/وُل/گُل
آمرد/آمُل
از همین رو، " رئُد" در پیِ دگرگونیِ آواییِ " رد/رت" به " ل" به ریختِ " آل/ اَل" درآمده است .
نکته : فراموش نکنید که " د" در واژه یِ " raoiδ" نشانه یِ " بُنِ گذشته" نیست، چنانکه در زبانِ اوستایی واژه یِ " رَئُدیتَ:raoiδita" به چمِ " سُرخ گون" را داشته ایم که با نشانه یِ صفت مفعولی - بُن گذشته " - تَ :ta - " همراه بوده است.
این را گفتم تا درنظر داشته باشید که پسوندِ " - وک" هیچگاه با بُنِ گذشته نمی آید. چیزی که درباره یِ واژه یِ " آلوک" نیز راست می اُفتد.
پیش از هر چیز باید گفت که ما در زبانِ پارسیِ میانه واژگانِ " آلالَک/آلالَگ" و " آلوک/آلوگ" را داشته ایم که تکواژهایِ آنها بدین سان است:
... [مشاهده متن کامل]
1 - تکواژهایِ " آلالَک/آلالَگ، آلاله، لاله" :
" آلالَک/آلالَگ " در زبانِ پارسیِ میانه از سه تکواژ ساخته شده است:
آل. آل. َ ک/ َ گ
( پسوند " َ ک/ َگ " در گذار از زبانِ پارسیِ میانه به پارسیِ نو به پسوند " - ه" کوتاه شده است و از اینرو واژه " آلالَک/آلالَگ" به " آلاله" دگرگشته است. )
ما در زبانِ پارسیِ میانه - نو واژگانِ بسیاری داشته ایم که از چنین روالی پیروی می کرده اند:
تکواژِ نخست. بازآیِشِ تکواژِ نخست. ( پسوند )
نمونه ها :سُرسُره، چمچمه، چِلچِله، وَسوَسه ( از ریشه اوستایی " وَس" ) ، وِلوِله، غَهغَهه، سکسکه، روروَک، بادبادَک و. . . .
2 - تکواژهایِ " آلوک/آلوگ، آلو " :
" آلوک/آلوگ" در زبانِ پارسیِ میانه از دو تکواژ ساخته شده است :
آل. وک/وگ
( پسوندِ "وک/وگ " در نامواژگان، به ریخت " - و " درآمده اند ( مانند ترازوک/ترازو و. . . ) و از اینرو واژه " آلوک/آلوگ" به ریختِ " آلو" درآمده است.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
اکنون پرسش اینجاست که " آل" در واژگانِ بالا از چه ریشه ای و به چه معنا است:
" آل یا اَل " برآمده از واژه یِ اوستاییِ " raoiδ" به چمِ " سُرخ" است که دگرگونیِ آواییِ " رد" به " ل" در آن رُخ داده است. واژگانِ اروپاییِ همریشه با آن، " Rot " در زبانِ آلمانی به چمِ " سُرخ، قرمز" و " red " در زبانِ عنگلیسی به چمِ " سُرخ، قرمز" می باشند. نمونه هایِ دگرگونیِ آواییِ " رد/رت" به " ل" در زبانِ پارسیِ میانه - نو بسیار دیده شده است.
نمونه ها : سَرد ( sarəd ) /سال،
سردار/سالار،
پردیس/پالیز،
پَرت ( parət ) /پُل،
وَرد/وَل/وُل/گُل
آمرد/آمُل
از همین رو، " رئُد" در پیِ دگرگونیِ آواییِ " رد/رت" به " ل" به ریختِ " آل/ اَل" درآمده است .
نکته : فراموش نکنید که " د" در واژه یِ " raoiδ" نشانه یِ " بُنِ گذشته" نیست، چنانکه در زبانِ اوستایی واژه یِ " رَئُدیتَ:raoiδita" به چمِ " سُرخ گون" را داشته ایم که با نشانه یِ صفت مفعولی - بُن گذشته " - تَ :ta - " همراه بوده است.
این را گفتم تا درنظر داشته باشید که پسوندِ " - وک" هیچگاه با بُنِ گذشته نمی آید. چیزی که درباره یِ واژه یِ " آلوک" نیز راست می اُفتد.