الال

لغت نامه دهخدا

الال. [ اَ ] ( اِخ ) کوهی است به عرفات. ابن درید گوید کوه ریگی است به عرفات و گفته اند جبل عرفه است و به کسر اول نیز روایت شده است. ( معجم البلدان ). کوهی است به مکه. ( مهذب الاسماء ). و رجوع به عیون الاخبار ج 3 ص 266 شود.

الال. [ اِ ] ( ع اِ ) ج ِ اَلَّة. نیزه کوچک که پیکان آن پهنا ( پهن ؟ ) باشد. ( منتهی الارب ). رجوع به اله و ال شود.

الال. [ اِ ] ( اِخ )زبیربن بکار گوید بیت الحرام است. ( معجم البلدان ).

گویش مازنی

/elaal/ از توابع دهستان نرم آب دو سر ساری

واژه نامه بختیاریکا

( اِلال ) آرامش؛ استراحت

دانشنامه عمومی

آلال. در افسانه های میان رودان، آلال گونه ای دیو بود که برای وسوسه کردن مردان، از دنیای زیرین بیرون می آمد و اشکال گوناگونی به خود می گرفت. بابلیان این وسوسه ها را با جادو و افسون از خود می راندند.
در هنر کلدانی - آشوری این ارواح به شکل هیولاهای ترسناک تصویر می شوند که نمونه های آن در نقش برجستههای کاخ آشوربانی پال در نینوا ( عراق فعلی ) ، امروزه در موزه بریتانیا ) و برنزهای کوچک و لوح های سفالی پخته شده به شکل سیلندر، مخروط، یا تمبر دیده می شود.
به طور کلی این اهریمنان به شکل انسان/حیوان نمایش داده می شدند، که تن انسان و سر شیر با آرواره های باز، گوش های یک سگ و یال اسب داشتند. بیشتر زمان ها پاها با پنجه های شکاری پرندگان جایگزین می شد.
الهه ای که آلال از او فرمان می برد آلات نام داشت و همسر نرگال، خدای جنگ و خواهر عشتروت بود.
عکس آلال
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس