الاش

/~AlAS/

لغت نامه دهخدا

الاش. [ اَ ] ( اِ ) آلاش. راش. زان. بُشجیر عیش السیاح. شجرةالنَبَع. از درختانی است که طالب آب و هوای مرطوب میباشد، از آستارا و طوالش و دیلمان تا کلارستاق و نور و کجور دیده میشود. این درخت بیشتر در نقاط مرتفع کوهستانی میروید و در جنگلهای نور که تا 2000 متر بالا میرود میروید و در آستارا که تا 650 متر ارتفاع پائین می آید. ( درختان جنگلی ایران تألیف ثابتی ص 19 ذیل راش ). اسامی بومی این درخت : در گیلان و شهسوارو کلارستاق و کجور، راش. در نور، چِلَر، چِلهَر. در مازندران ، مِرس. در منجیل ، راج. در کوه درفک و طوالش ، اَلاش و لاش و اَلوش و لوش ، در گرگان رود، قزل آغاج.در آستارا، قِزِل گُز ( درختان جنگلی ایران ص 104 ).

الاش. [ اَ ] ( اِ ) خاس. راج. کنگه منزل.

فرهنگ عمید

( آلاش ) = آلش۱
= آلش۱

گویش مازنی

/elaash/ نام مرتعی در لفورسوادکوه & درختی کوتاه، با ساقه ی باریک، بافت کشدار، برگ های کنگره ای که روی کنگره ی هر برگ خاری داشته و دارای چوبی سخت و منعطف است – نام علمی آنsieigergh ieh & صدای چوپان برای متوقف ساختن رمه ی گوسفندان & نوبت چرای گله در بعدازظهر

دانشنامه عمومی

آلاش. آلاش ( به فرانسوی: Allauch ) یک کمون در فرانسه است که در پروانس آلپ - کوت دازور واقع شده است. [ ۱]
آلاش ۵۰٫۳ کیلومترمربع مساحت و ۱۸٬۶۴۶ نفر جمعیت دارد و ۲۲۳ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
عکس آلاشعکس آلاشعکس آلاش
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:راش

پیشنهاد کاربران

واژه ای ترکی - اسم پسرانه
آل: بگیر، دریافت کُن، بدست بیار، مال خود کُن
آش: باز کُن، گسترش بده، گُشادن - ایجاد، بنا کردن - بِستر لازم را فراهم کردن، مُرتفع ساختن - روشن ساختن، تشریح کردن. مثل:داداش
...
[مشاهده متن کامل]

یعنی: کسی که نعمت و برکات زندگی رو گسترش میده، مجاز از کسی که با رانت ( زد و بند، گاوبندی ) ، اختلاس، فساد و. . . مبارزه می کند و اون ها رو از بین می برد، پاکرای، یکی از لقب های حضرت مهدی موعود ( عج )

بپرس