الاخون والاخون
/~AlAxunvAlAxun/
مترادف الاخون والاخون: ( آلاخون والاخون ) آواره، بی خانمان، بی سروسامان، خانه بدوش، دربدر
برابر پارسی: ( آلاخون والاخون ) آواره، بی خانمان، دربه در
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
* آلاخون والاخون شدن: (مصدر لازم ) بی خانمان و دربه در شدن، بی سروسامان شدن.
اصطلاحات و ضرب المثل ها
آواره؛ دربه در؛ سرگردان؛ از خانه و کاشانه ی خود دور افتاده
مثال:
- ما این همه وقت اینجا بوده ایم، یک مشت مشتری پیدا کرده ایم، حالا دوباره کجا برویم؟ کاسب را که اینجور آلاخون والاخون نمی کنند !
( ایرج پزشک زاد – دایی جان ناپلئون )
- من صدبار گفتم سر مار، وقتی که هنوز کوچکه باید له بشه. اما له نشد و حالا جمهوری بزرگ ترکیه رو که با هفت دول و دولت بزرگ جنگید و اونا رو آلاخون و والاخون کرد، داره روی انگشتش می رقصونه.
( یاشار کمال – بگذار خارستان بسوزد – ترجمه ی ایرج نوبخت )
پیشنهاد کاربران
آلاخون - و - الاخون: دربەدر، آواره، سرگردان، بیخانمان، خانەبەدوش، بینوا، بیپناه، بیسروسامان
سرگردان ، مضطر
آلاخون ( و ) والاخون: [عامیانه، اصطلاح] دربه در، سرگردان، آواره.
آسمان جُل!