الاثر الفلسفی فی التفسیر

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] الأثر الفلسفی فی التفسیر، نوشته بکار محمود حاج‏ جاسم، کتابی است به زبان عربی، در یک جلد و با موضوع فلسفه و تفسیر. نویسنده در این اثر به دنبال نشان دادن اثر فلسفه در تفسیر قرآن در میان تفاسیر اسلامی است.
کتاب، دارای تقدیریه، مقدمه، مدخلی در تعریف مصطلحات بحث، محتوای مطالب در سه باب و خاتمه است. نویسنده در ذکر 311 مرجع این اثر، کتاب‎ها را از نشریات جدا کرده است. برخی از این منابع از این قرارند: رسائل اخوان‎الصفا و خلان‎الوفاء، اخلاق نیکوماخوس و اثولوجیا و کتاب السیاسة و کتاب‎های نفس و طبیعت ارسطو، جمهوری و محاورات افلاطون، المواقف فی علم الکلام ایجی، صحیح بخاری، أنوار التنزیل و أسرار التأویل بیضاوی، شرح مقاصد تفتازانی، دقائق التفسیر، تفسیر سوره اخلاص، درء تعارض العقل و النقل، مقدمة فی أصول التفسیر، منهاج السنة النبویة و....
نویسنده در مقدمه، متذکر اهمیت علم در اسلام و قرآن شده و از حکمت با عنوان اعلی درجات علم یاد می‎کند. وی از تشویق قرآن کریم به تفکر و نظر در آفاق و انفس به‎عنوان مؤید این امر بهره می‎برد. از نگاه وی تشویق قرآن به این امر، مسلمانان را با همه اختلافاتشان در آراء، به بهره بردن از علم (تا جایی که مخالف قرآن و سنت نباشد) کشاند. البته در میان مسلمانان، گروهی آن‎قدر به فلسفه علاقه‎مند شدند که وقتشان را صرف آموختن آن و دفاع از این علم کردند و آن‎قدر در این امر کوشیدند که اقوال آنان به‎عنوان سخنان فلاسفه اسلامی شناخته شد.
در برخی از موارد، این فلاسفه در جمع میان نظر فلسفی و رأی شریعت ناچار به تأویل شریعت شدند و این امر باعث برائت اکثر مسلمانان (که مفسران نیز از آنان بودند)، از آنها شد. این مخالفت‎ها به‎صورت‎های گوناگون ابراز شد؛ برخی این نوع تلفیق را از اساس نپذیرفتند و آموختن آن را مایه گمراهی شمردند؛ برخی دیگر یادگیری این علم را مانند آموزش سحر و... به حد ضرورت حوالت کردند و برخی دیگر که ملایم‎تر بودند، آنچه از فلسفه که موافق با کتاب و سنت بود را پذیرفتند و دیگر موارد را رد کردند.
این اثر، در پی نشان دادن اثر فلسفی در تفسیر قرآن است. نویسنده، در مقدمه، در این‎باره می‎نویسد: در جستجوی خویش درباره این موضوع، کسی را که به تفسیر فلسفی اهتمام ورزیده باشد و از اثر فلسفه در تفسیر پرده برداشته باشد، به‎جز اشاراتی از سوی برخی از محققان (که مهم‎ترین آنها مطالبی است که دکتر ذهبی در کتابش، «التفسیر و المفسرون»، ذکر کرده است، نیافتم و همین دلالت دارد بر اهمیت این موضوع در این کتاب.
کلیت عنوان بحث مورد نظر در این کتاب، از جمله مشکلاتی است که نویسنده در این مسیر با آن مواجه بوده است؛ یعنی فلسفه و اثر فلسفی را به دوران خاص یا دیدگاه خاصی محدود نکرده و تأثیر آن تا کتاب‎های تفسیری معاصر کشیده می‎شود. نویسنده برای رفع ا ین مشکل، تفسیرها را به سه دسته تقسیم کرده است:

پیشنهاد کاربران