الء

او می نگاشتم وپادمان مربوط به خودمان را باز با یک واژه که معنی خواسته آنها باشد ولی قدرت اجرائی نداشته باشد ولی اکنون نه تنها ایران بیشتر کشور هایی که هر چهارسال یک رئیس دولت انتخاب میکنند اکثر بیسواد هستند باید حکومت دموکراسی مثل روسیه باشد من بیزار از قدرت های شرق و غرب هستم ولی میدانستم که بهترین دموکراسی ها در روسیه است و مردم خودشان طالب پوتین و انتخاب پوتین هستند

را بدانند او خودش قبیله افشار دریگز که از نامش پیداست که زبان پارسی دری زبان مادریشان بود و بخاطر جنگ های طولانی با دولت عثمانی تمام ایلچیان و ستون پنجم را از قبیله افشار گرفت و همه زبان محاوره آنها ترکی تاتاری بود. بعد دولت عثمانی که یک ابر قدرت بود اکراد شافعی مذهب را جذب لشکر خود کرد. و نادرشاه که مانند پوتین خداوند شطرنج سیاسی بود کرد های فرهادخانی را که همه از نژاد فرهاد کوهکن درکرمانشاه و قصر شیرین بودند و همه دارای قد وقامت دومتری و اکثرا پهلوان و کشتی گیر بودند که مرحوم جهان پهلوان احمد وفادار که دوبار مدال طلای کشوری را از جهان پهلوان تختی برده و هرگز به تختی نباخت پس وجود ترک و کرد در شمال خراسان یک ضرورت واجب بود پس لسان محاورات یک تکنیک جنگی بوده و دلیل تفرقه وزبانم لال تجزیه فرهنگی نیست. و عله و یا اله خودش نوعی رنگ است که بر رشته و نسوج بافته شده اتلاق میگردد

میشود وهیچگونه آدات و ادوات فعل فاعل و مفعول و آدات جمع و فرد و مونث و مذکر ندارد و شطن هم نام پارسی رسن وریسمان است و شاعران قدیم از واژه پارسی ننگ و عار داشتند چون علومشان حوزوی بود وهرچه عربی بیشتر میدانستند سطح علمشان بالاتر بود و فقد حکیمان و فلاسفه تنها به علوم قرآنی قناعت نکردند و وارد فلسفه و پزشکی و کیهان شناسی شدند و حاج ملاهادی اسرار سبزواری فیلسوف خاوری واژه شطن را در غزل خود آورده است