[ویکی فقه] آل نعیم. آلِ نُعَیْم، از خاندان های مشهور کوفه که بیش تر بزرگان آن از راویان حدیث بوده اند.
این خاندان منسوب است به نعیم اَزْدی غامدی، از طایفۀ بنی عامد که شاخه ای از قبیلۀ ازد به شمار می رود.
افراد مشهور
برخی از افراد مشهور این خاندان بدین شرحند:
← عبدالسلام و شدید بن عبدالرحمن
(۱) احمد بن علی ابن حجر، لسان المیزان، ۲ج۲، ص۵۷؛ ج۲، ص۵۸؛ ج۲، ص۱۲۱؛ ج۲، ص۲۴۱، بیروت، ۱۳۹۰ق.(۲) محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۴۰۰؛ ج۶، ص۴۰۱، به کوشش احسان عباس، بیروت.(۳) ابن داوود حلّی، کتاب الرجال، ص ۷۳؛ ص۸۷، تهران، ۱۳۴۲ش.(۴) ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۳۴۶-۳۵۱؛ ج۴، ص۹۳؛ ج۴، ص۹۴؛ ج۹، ص۱۴؛ ج۹، ص۱۵؛ ج۱۰، ص۱۸؛ ج۱۰، ص۱۹؛ ج۱۴، ص۱۸۱؛ ج۱۴، ص۱۸۲؛ ج۱۹، ص۴۹، بیروت، ۱۴۰۳ق.(۵) محمد بن حسن طوسی، اختیار معرفه الرجال، ص ۳۵۳، ص۳۵۴، مشهد، ۱۳۴۸ش.(۶) محمدحسن مامقانی، تنقیح المقال، ج۱، ص۱۷۹؛ ج۱، ص۲۲۱؛ ج۲، ص۸۲؛ ج۲، ص۱۵۲؛ ج۲، ص۱۵۳؛ ج۳، ص۱۳۹؛ ج۳، ص۲۵۷، نجف، ۱۳۵۲ق.(۷) احمد بن علی نجاشی، رجال، ص ۷۸؛ ص۷۹؛ ص۸۹، قم، ۱۳۹۷ق.
این خاندان منسوب است به نعیم اَزْدی غامدی، از طایفۀ بنی عامد که شاخه ای از قبیلۀ ازد به شمار می رود.
افراد مشهور
برخی از افراد مشهور این خاندان بدین شرحند:
← عبدالسلام و شدید بن عبدالرحمن
(۱) احمد بن علی ابن حجر، لسان المیزان، ۲ج۲، ص۵۷؛ ج۲، ص۵۸؛ ج۲، ص۱۲۱؛ ج۲، ص۲۴۱، بیروت، ۱۳۹۰ق.(۲) محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۴۰۰؛ ج۶، ص۴۰۱، به کوشش احسان عباس، بیروت.(۳) ابن داوود حلّی، کتاب الرجال، ص ۷۳؛ ص۸۷، تهران، ۱۳۴۲ش.(۴) ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۳۴۶-۳۵۱؛ ج۴، ص۹۳؛ ج۴، ص۹۴؛ ج۹، ص۱۴؛ ج۹، ص۱۵؛ ج۱۰، ص۱۸؛ ج۱۰، ص۱۹؛ ج۱۴، ص۱۸۱؛ ج۱۴، ص۱۸۲؛ ج۱۹، ص۴۹، بیروت، ۱۴۰۳ق.(۵) محمد بن حسن طوسی، اختیار معرفه الرجال، ص ۳۵۳، ص۳۵۴، مشهد، ۱۳۴۸ش.(۶) محمدحسن مامقانی، تنقیح المقال، ج۱، ص۱۷۹؛ ج۱، ص۲۲۱؛ ج۲، ص۸۲؛ ج۲، ص۱۵۲؛ ج۲، ص۱۵۳؛ ج۳، ص۱۳۹؛ ج۳، ص۲۵۷، نجف، ۱۳۵۲ق.(۷) احمد بن علی نجاشی، رجال، ص ۷۸؛ ص۷۹؛ ص۸۹، قم، ۱۳۹۷ق.
wikifeqh: آل_نعیم
[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
نعم (۱۴۴ بار)
«نَعِیْم» که از مادّه «نعمت» است، معنای گسترده ای دارد که همه انواع نعمت های مادی و معنوی را شامل می شود، حتی نعمت هایی که برای ما محبوسان زندان تن در این دنیا قابل درک نیست «راغب» در «مفردات» می گوید: «نَعِیْم» به معنای «نعمت بسیار» است (النَّعِیْمُ النِّعْمَةُ الْکَثِیْرَةُ).
«نَعِیم» در سوره «انفطار» به معنای بهشت جاودانی است و این که به صورت «نکره» ذکر شده، برای بیان اهمیت، گستردگی و عظمت این نعمت است که هیچ کس جز خدا وسعت و عظمت آن را به درستی نمی داند، و انتخاب «نَعِیم» که صفت مشبّهه است در اینجا تأکیدی است بر بقاء و استمرار این نعمت; زیرا این مفهوم معمولاً در صفت مشبّهه نهفته شده است.
نعم (۱۴۴ بار)
«نَعِیْم» که از مادّه «نعمت» است، معنای گسترده ای دارد که همه انواع نعمت های مادی و معنوی را شامل می شود، حتی نعمت هایی که برای ما محبوسان زندان تن در این دنیا قابل درک نیست «راغب» در «مفردات» می گوید: «نَعِیْم» به معنای «نعمت بسیار» است (النَّعِیْمُ النِّعْمَةُ الْکَثِیْرَةُ).
«نَعِیم» در سوره «انفطار» به معنای بهشت جاودانی است و این که به صورت «نکره» ذکر شده، برای بیان اهمیت، گستردگی و عظمت این نعمت است که هیچ کس جز خدا وسعت و عظمت آن را به درستی نمی داند، و انتخاب «نَعِیم» که صفت مشبّهه است در اینجا تأکیدی است بر بقاء و استمرار این نعمت; زیرا این مفهوم معمولاً در صفت مشبّهه نهفته شده است.
wikialkb: النّعِیم