اقیاظ

لغت نامه دهخدا

اقیاظ. [ اَق ْ ] ( ع اِ ) ج ِ قیظ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). ج ِ قیظ، بمعنی شدت گرمای تابستان. ( آنندراج ). رجوع به قیظ شود.

پیشنهاد کاربران