اقهاء

لغت نامه دهخدا

اقهاء. [ اِ ] ( ع مص ) خواهش طعام ناکردن و ناخوش داشتن آنرا. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || اندک خورش شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). || پیوسته قهوه [ می ] خوردن. || فرمانبرداری سلطان کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران