اقناع کردن


معنی انگلیسی:
gratify, stay

پیشنهاد کاربران

pamper
اقناع کردن
e. g. being a travelling salesman has allowed him to pamper his wanderlust
فروشنده ی سیار بودن به او اجازه داده است که سفر دوستی خود را اقناع کند.

بپرس