اقماس

لغت نامه دهخدا

اقماس. [ اِ ] ( ع مص )به آب فروبردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( آنندراج ). غوطه دادن در آب. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). اغماس.

پیشنهاد کاربران