اقلی

لغت نامه دهخدا

اقلی. [ اُ ] ( ترکی ، اِ ) از اُقُل ترکی بمعنی پسر + یاء نشانه اضافه : عمواقلی ، خال اقلی ، دایقلی ؛ پسرعمو، پسرخاله ، پسردایی. ( یادداشت مؤلف ).

اقلی. [ اُ ] ( معرب ، اِ ) بضم اول بر وزن قفلی بلغت یونانی کلید را گویند. ( آنندراج ) ( برهان ).

اﷲقلی. [ اَل ْ لاه ق ُ ] ( اِخ ) سی اُمین از خانان ازبک خیوه ( 1241 - 1258 هَ. ق. ). ( از معجم الانساب ).

اﷲقلی. [ اَل ْ لاه ق ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان هلیلان بخش مرکزی شهرستان شاه آباد. در 27 هزارگزی جنوب خاوری هرسم و 3 هزارگزی کهره. دشت و معتدل است. سکنه آن 215 تن شیعه هستند که به لکی و کردی و کمی فارسی سخن میگویند. آب آن از رودخانه پشت تنگ و محصول آن غلات ، لوبیا و لبنیات ، و شغل مردم زراعت و گله داری است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

فرهنگ فارسی

بضم اول بر وزن قفلی بلغت یونانی کلید را گویند .

دانشنامه عمومی

إقلی ( به عربی: إقلی ) یک شهرداری در الجزایر است که در استان بشار واقع شده است. [ ۳]
إقلی ۶٬۲۲۰ کیلومترمربع مساحت و ۶٬۶۸۲ نفر جمعیت دارد و ۵۰۷ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
عکس اقلیعکس اقلیعکس اقلی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس