اقلعفاف

لغت نامه دهخدا

اقلعفاف. [ اِ ل ِ ] ( ع مص ) درکشیده شدن پوست. || ترنجیده و درکشیده شدن انگشتان از سرما یا از پیری. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || پیوستن و منضم گردیدن شتر بسوی ناقه هنگام گشنی و تکیه بر ناقه زدن و بر هر دو پاشنه خود ایستادن در آن حال. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). برآمدن فحل بر ناقه و بر دو پاشنه پای ایستادن در آن حال.

پیشنهاد کاربران