اقلاق

لغت نامه دهخدا

اقلاق. [ اِ ] ( ع مص ) بی آرام ساختن و جنبانیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). بی آرام کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). || اندوهگن کردن. ( تاج المصادر بیهقی ).

فرهنگ معین

( اِ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - بی آرام کردن ، آرام بودن . ۲ - جنبانیدن .

پیشنهاد کاربران

بپرس