اقعاء

لغت نامه دهخدا

اقعاء. [ اِ ] ( ع مص ) تکیه زدن بر چیزی که پس پشت بود. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || سپسایگی برگردانیدن اسب را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || بر کون نشستن سگ. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). بدبر نشستن سگ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).بدم وانشستن سگ. و قد نهی عن الاقعاء فی الصلوة و هو ان یضع الیتیه علی عقبیه بین السجدتین. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || بلند و بر استخوان چسبان گردیدن سر بینی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اقعاء به معنی سینه پا بر زمین نهادن و قرار دادن باسن بر پاشنه پا می باشد. تعریف یاد شده برای اقعاء، بین فقها مشهور است.
معروف نزد لغویان، تعریف اقعاء به نشستن بر روی باسن و بالا آوردن ساق های پا و تکیه کردن بر پشت است همچون نشستن سگ. از این موضوع در باب صلات به مناسبت سخن گفته شده است.
کراهت اقعاء در نماز
اقعاء میان دو سجده، بلکه در همه حالت ها در نماز مکروه است.
حرمت اقعاء در تشهد
برخی، اقعاء در حال تشهد را حرام دانسته اند.

پیشنهاد کاربران

بپرس