اقضاض. [اِ ] ( ع مص ) در پست آمیختن چیزی خشک از قند و شکر ومانند آن. || سنگریزه ناک شدن جای. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || خاک آلوده گشتن خوابگاه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). درشت شدن خوابگاه. ( المصادر زوزنی ). || درشت وخاک آلوده گردانیدن خوابگاه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). درشت کردن خوابگاه. ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر ). || خاک آلود شدن گوشت پاره. || در پی کارهای باریک و دقیق شدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || گذاشتن چیزی راسنگریزه و خاک آلوده. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).