اقصار
لغت نامه دهخدا
اقصار. [ اِ ] ( ع مص ) بازایستادن از کاری. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( ناظم الاطباء ) ( مهذب الاسماء ) ( ترجمان ). || درآمدن بشبانگاه. || بچه کوتاه بالا زادن. || بازداشتن و بیرون کشیدن از چیزی باختیار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || کوتاه کردن نماز را. شکسته خواندن نماز را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). کم کردن نماز. ( تاج المصادر بیهقی ). قصر کردن نماز را. || سالخورده شدن میش و گوسفند. || سوده شدن دندان میش و ماده بز از کلانسالی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).
پیشنهاد کاربران
اقصار. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ قَصرَة. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) . رجوع به قصرة شود.
اقصار. [ اِ ] ( ع مص ) بازایستادن از کاری. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( ناظم الاطباء ) ( مهذب الاسماء ) ( ترجمان ) . || درآمدن بشبانگاه. || بچه کوتاه بالا زادن. || بازداشتن و بیرون کشیدن از چیزی باختیار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . || کوتاه کردن نماز را. شکسته خواندن نماز را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) . کم کردن نماز. ( تاج المصادر بیهقی ) . قصر کردن نماز را. || سالخورده شدن میش و گوسفند. || سوده شدن دندان میش و ماده بز از کلانسالی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) .
... [مشاهده متن کامل]
منبع. لغت نامه دهخدا
اقصار. [ اِ ] ( ع مص ) بازایستادن از کاری. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( ناظم الاطباء ) ( مهذب الاسماء ) ( ترجمان ) . || درآمدن بشبانگاه. || بچه کوتاه بالا زادن. || بازداشتن و بیرون کشیدن از چیزی باختیار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . || کوتاه کردن نماز را. شکسته خواندن نماز را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) . کم کردن نماز. ( تاج المصادر بیهقی ) . قصر کردن نماز را. || سالخورده شدن میش و گوسفند. || سوده شدن دندان میش و ماده بز از کلانسالی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) .
... [مشاهده متن کامل]
منبع. لغت نامه دهخدا