اقسام

/~aqsAm/

مترادف اقسام: انواع، وجوه، انحا، سوگندها

برابر پارسی: جورها، گونه ها

لغت نامه دهخدا

اقسام. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ قِسْم. جزٔها و قسم ها و درجه ها. ( ناظم الاطباء ) :
ای نام تو بخشیده بخشنده اقسام
اقسام مکارم را بخشی است از آن نام.
مسعودسعد.
رجوع به قسم شود. || ج ِ قَسَم. سوگندها. ( غیاث اللغات ) ( سیوطی ).

اقسام. [ اِ ] ( ع مص ) سوگند خوردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( از ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ترجمان القرآن ). || بخش کردن. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

بهره ها، بخشها، جمع قسم، قسمها، سوگندها، جمع قسم
جمع قسم سوگندها .

فرهنگ معین

( اَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ قسم . ۱ - بهره ها، بخش ها. ۲ - گونه ها، جنس ها.
( ~. ) [ ع . ] (اِ. ) جِ قسم ، سوگندها.
(اِ ) [ ع . ] (مص م . ) سوگند دادن ، قسم دادن .

فرهنگ عمید

= قِسم

جدول کلمات

انواع

پیشنهاد کاربران

بپرس