دیکشنری
مترجم
بپرس
اقساح
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
اقساح. [ اِ ] ( ع مص ) بسیار شدن انتشار نره مرد. || دیر ماندن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک