دیکشنری
مترجم
بپرس
اقزاح
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
اقزاح. [ اَ ]( ع اِ ) ج ِ قِزح. ( ناظم الاطباء ). رجوع به قزح شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک