[ویکی فقه] اقرار حوا (قرآن). آدم و حوا علیهاالسّلام به گناه خویش اعتراف کردند.
حضرت آدم که هنوز تجربه کافی در زندگی نداشت، و گرفتار دامهای شیطان و خدعه و دروغ و نیرنگ نشده بود، و نمی توانست باور کند، کسی این چنین قسم دروغی یاد کند، و چنین دامهایی بر سر راه او بگذارد، سرانجام تسلیم فریب شیطان شد، و با ریسمان پوسیده مکر و خدعه او برای بدست آوردن آب حیات و ملک جاویدان، به چاه وسوسه های ابلیس فرو رفت و نه تنها آب حیات به دستش نیامد، بلکه در گرداب نافرمانی خدا افتاد، آن چنان که قرآن آن را در یک جمله خلاصه کرده، می گوید:" به این ترتیب شیطان، آنها را فریب داد و با طناب خود آنها را در چاه فرو برد. و قاسمهما انی لکما لمن النـصحین (و برای آنها سوگند یاد کرد که من برای شما از خیرخواهانم.) فدلیـهما بغرور فلما ذاقا الشجرة بدت لهما سوءتهما و طفقا یخصفان علیهما من ورق الجنة و نادیـهما ربهما الم انهکما عن تلکما الشجرة و اقل لکما ان الشیطـن لکما عدو مبین(و به این ترتیب، آنها را با فریب (از مقامشان) فرود آورد. و هنگامی که از آن درخت چشیدند، اندامشان (عورتشان ) بر آنها آشکار شد؛ و شروع کردند به قرار دادن برگهای (درختان) بهشتی بر خود، تا آن را بپوشانند. و پروردگارشان آنها را ندا داد که: «آیا شما را از آن درخت نهی نکردم؟! و نگفتم که شیطان برای شما دشمن آشکاری است؟!») قالا ربنا ظـلمنآ انفسنا وان لم تغفر لنا وترحمنا لنکونن من الخـسرین.(گفتند: «پروردگارا! ما به خویشتن ستم کردیم! و اگر ما را نبخشی و بر ما رحم نکنی، از زیانکاران خواهیم بود!»)
بازگشت به خدا
سرانجام هنگامی که آدم و حوا، به نقشه شیطانی ابلیس، واقف شدند و نتیجه کار خلاف خود را دیدند به فکر جبران گذشته افتادند و نخستین گام را اعتراف به ظلم و ستم بر خویشتن، در پیشگاه خدا قرار دادند و" گفتند: پروردگارا! ما بر خویشتن ستم کردیم" (قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا). " و اگر ما را نیامرزی و رحمت خود را شامل حال ما نکنی، از زیانکاران خواهیم بود" (وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِینَ ) .
حضرت آدم که هنوز تجربه کافی در زندگی نداشت، و گرفتار دامهای شیطان و خدعه و دروغ و نیرنگ نشده بود، و نمی توانست باور کند، کسی این چنین قسم دروغی یاد کند، و چنین دامهایی بر سر راه او بگذارد، سرانجام تسلیم فریب شیطان شد، و با ریسمان پوسیده مکر و خدعه او برای بدست آوردن آب حیات و ملک جاویدان، به چاه وسوسه های ابلیس فرو رفت و نه تنها آب حیات به دستش نیامد، بلکه در گرداب نافرمانی خدا افتاد، آن چنان که قرآن آن را در یک جمله خلاصه کرده، می گوید:" به این ترتیب شیطان، آنها را فریب داد و با طناب خود آنها را در چاه فرو برد. و قاسمهما انی لکما لمن النـصحین (و برای آنها سوگند یاد کرد که من برای شما از خیرخواهانم.) فدلیـهما بغرور فلما ذاقا الشجرة بدت لهما سوءتهما و طفقا یخصفان علیهما من ورق الجنة و نادیـهما ربهما الم انهکما عن تلکما الشجرة و اقل لکما ان الشیطـن لکما عدو مبین(و به این ترتیب، آنها را با فریب (از مقامشان) فرود آورد. و هنگامی که از آن درخت چشیدند، اندامشان (عورتشان ) بر آنها آشکار شد؛ و شروع کردند به قرار دادن برگهای (درختان) بهشتی بر خود، تا آن را بپوشانند. و پروردگارشان آنها را ندا داد که: «آیا شما را از آن درخت نهی نکردم؟! و نگفتم که شیطان برای شما دشمن آشکاری است؟!») قالا ربنا ظـلمنآ انفسنا وان لم تغفر لنا وترحمنا لنکونن من الخـسرین.(گفتند: «پروردگارا! ما به خویشتن ستم کردیم! و اگر ما را نبخشی و بر ما رحم نکنی، از زیانکاران خواهیم بود!»)
بازگشت به خدا
سرانجام هنگامی که آدم و حوا، به نقشه شیطانی ابلیس، واقف شدند و نتیجه کار خلاف خود را دیدند به فکر جبران گذشته افتادند و نخستین گام را اعتراف به ظلم و ستم بر خویشتن، در پیشگاه خدا قرار دادند و" گفتند: پروردگارا! ما بر خویشتن ستم کردیم" (قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا). " و اگر ما را نیامرزی و رحمت خود را شامل حال ما نکنی، از زیانکاران خواهیم بود" (وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِینَ ) .
wikifeqh: اقرار_حوا_(قرآن)