شبه جزیره مالایی و آسیای جنوب شرقی، مرکزی برای تجارت سایر کشورها شده است. اقلام گوناگونی همچون چینی آلات و چاشنی ها حتی پیش از آنکه سلطان نشین مالاکا و سنگاپور به این شهرت برسند، فعالانه تجارت می شده است.
در قرن هفدهم، ذخایر فراوانی از قلع در چند ایالات مالایایی کشف شد. سپس، همان طور که امپراطوری بریتانیا به عنوان حاکمانی بر مالایا چیره شدند، درختان کائوچو و خرمای روغنی برای مقاصد بازرگانی عرضه شدند. در طول این دوران، مالایا به بزرگترین تولیدکننده عمده قلع، کائوچو و خرمای روغنی تبدیل شد. این سه کالا در کنار مواد خام دیگر، قطعاً موجب شتاب اقتصادی مالزی در طی اواسط قرن بیستم گردید.
به جای وابسته شدن به بومیان مالایایی به عنوان منبع کار، بریتانیا از نیروهای چینی و هندی برای کار در معادن و مستعمرات استفاده نمود. اما تعدادی از آن ها پس از پایان دوره توافق شغلی خود به کشورهای اصلی موطن خویش بازگشتند، و برخی نیز به طور دائمی در مالزی ساکن شدند.
همزمان با این که مالایا به سوی کسب استقلال خود حرکت می نمود، دولت به اجرای برنامه های پنجساله مالزی خود پرداخت که با برنامه پنجساله اول آن کشور در سال ۱۹۵۵ آغاز گردید. برای تأسیس مالزی، این برنامه ها بازنگری و تکرار شدند، که اولین برنامه مالزی در سال ۱۹۶۵ شروع شد.
در دهه ۱۹۷۰، مالزی به تقلید از رویه چهار ببر ( قدرت اقتصادی ) اصلی آسیا پرداخت و خود را واداشت تا از وابستگی به استخراج معادن و کشاورزی به اقتصادی عادت دهد که بیشتر به سازندگی ( صنعت ) وابسته می باشد. با سرمایه گذاری ژاپن، در طول چند سال صنایع سنگین آن شکوفا شد، و صادرات مالزی به موتور اولیه رشد کشور تبدیل شدند. مالزی پیوسته به رشد بیش از %۷ در تولید ناخالص ملی در کنار تورمی پایین در دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ دست یافت.
طی همان دوره، دولت کوشید تا با سیاست اقتصادی جدید ( مالزی ) ( NEP ) پس از حادثه شورش نژادی ۱۳ مه ۱۹۶۹ فقر را ریشه کن سازد. هدف اصلی آن از میان بردن این انجمن نژادی با فعالیت اقتصادی بود، و برنامه پنجساله اول برای اجرای سیاست جدید اقتصادی به عنوان برنامه دوم مالزی محسوب می شد. موفقیت یا شکست برنامه ( NEP ) منوط به بحث بیشتر می باشد، اما آن به طور رسمی در ۱۹۹۰ کنار گذاشته شد و با سیاست توسعه ملی ( NDP ) جایگزین شد.
اما، جهش سریع اقتصادی به مشکلات متعددی در عرضه منجر شد. کمبودهای مربوط به کار به زودی موجب سرازیر شدن میلیونها کارگر خارجی که بیشتر غیرقانونی هم بودند منجر شد. ثروتهای نقدی ( PLC ) و کنسرسیومهای بانکها علاقه مند به برخورداری از توسعه فزاینده و سریعی بودند که با پروژه های بزرگ زیرساختی آغاز می شد. این مسئله زمانی به طور کامل پایان یافت که بحران مالی آسیا در سال ۱۹۹۷ روند نزولی پیدا کرد، در حالی که شوک بزرگی را به اقتصاد مالزی وارد می ساخت.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدر قرن هفدهم، ذخایر فراوانی از قلع در چند ایالات مالایایی کشف شد. سپس، همان طور که امپراطوری بریتانیا به عنوان حاکمانی بر مالایا چیره شدند، درختان کائوچو و خرمای روغنی برای مقاصد بازرگانی عرضه شدند. در طول این دوران، مالایا به بزرگترین تولیدکننده عمده قلع، کائوچو و خرمای روغنی تبدیل شد. این سه کالا در کنار مواد خام دیگر، قطعاً موجب شتاب اقتصادی مالزی در طی اواسط قرن بیستم گردید.
به جای وابسته شدن به بومیان مالایایی به عنوان منبع کار، بریتانیا از نیروهای چینی و هندی برای کار در معادن و مستعمرات استفاده نمود. اما تعدادی از آن ها پس از پایان دوره توافق شغلی خود به کشورهای اصلی موطن خویش بازگشتند، و برخی نیز به طور دائمی در مالزی ساکن شدند.
همزمان با این که مالایا به سوی کسب استقلال خود حرکت می نمود، دولت به اجرای برنامه های پنجساله مالزی خود پرداخت که با برنامه پنجساله اول آن کشور در سال ۱۹۵۵ آغاز گردید. برای تأسیس مالزی، این برنامه ها بازنگری و تکرار شدند، که اولین برنامه مالزی در سال ۱۹۶۵ شروع شد.
در دهه ۱۹۷۰، مالزی به تقلید از رویه چهار ببر ( قدرت اقتصادی ) اصلی آسیا پرداخت و خود را واداشت تا از وابستگی به استخراج معادن و کشاورزی به اقتصادی عادت دهد که بیشتر به سازندگی ( صنعت ) وابسته می باشد. با سرمایه گذاری ژاپن، در طول چند سال صنایع سنگین آن شکوفا شد، و صادرات مالزی به موتور اولیه رشد کشور تبدیل شدند. مالزی پیوسته به رشد بیش از %۷ در تولید ناخالص ملی در کنار تورمی پایین در دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ دست یافت.
طی همان دوره، دولت کوشید تا با سیاست اقتصادی جدید ( مالزی ) ( NEP ) پس از حادثه شورش نژادی ۱۳ مه ۱۹۶۹ فقر را ریشه کن سازد. هدف اصلی آن از میان بردن این انجمن نژادی با فعالیت اقتصادی بود، و برنامه پنجساله اول برای اجرای سیاست جدید اقتصادی به عنوان برنامه دوم مالزی محسوب می شد. موفقیت یا شکست برنامه ( NEP ) منوط به بحث بیشتر می باشد، اما آن به طور رسمی در ۱۹۹۰ کنار گذاشته شد و با سیاست توسعه ملی ( NDP ) جایگزین شد.
اما، جهش سریع اقتصادی به مشکلات متعددی در عرضه منجر شد. کمبودهای مربوط به کار به زودی موجب سرازیر شدن میلیونها کارگر خارجی که بیشتر غیرقانونی هم بودند منجر شد. ثروتهای نقدی ( PLC ) و کنسرسیومهای بانکها علاقه مند به برخورداری از توسعه فزاینده و سریعی بودند که با پروژه های بزرگ زیرساختی آغاز می شد. این مسئله زمانی به طور کامل پایان یافت که بحران مالی آسیا در سال ۱۹۹۷ روند نزولی پیدا کرد، در حالی که شوک بزرگی را به اقتصاد مالزی وارد می ساخت.
wiki: اقتصاد مالزی