اقتداح. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) شوربا بکفگیر برگرفتن. || اندیشیدن کاری را. || بچخماق زدن آتش زنه تا آتش دهد. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).