اقتاد

لغت نامه دهخدا

اقتاد. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ قتاد و آن درختی است سخت خارناک. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || ج ِ قَتَد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). بمعنی چوب پالان.( آنندراج ) ( منتهی الارب ). رجوع به قتاد و قتد شود.

فرهنگ فارسی

جمع قتاد و آن درختی است سخت خار ناک

پیشنهاد کاربران

بپرس